اخبار 43
جهانگیری:در روزهای پایانی جنگ یک طرفه اقتصادی هستیم
منتشر شده
5 ماه پیشدر

معاون اول رئیس جمهور گفت: از طرفی این روزها متعلق به روزهای ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و از طرف دیگر به نظر میرسد ما در ایام پایانی جنگ اقتصادی که علیه کشورمان به راه انداخته بودند، هستیم.
به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری عصر چهارشنبه در سیزدهمین جشنواره کارآفرینان برتر ملی که در سالن همایش تلاش برگزار شد، اظهار کرد: امیدوار هستم که همه دوستان در مسئولیت و رسالتی که در تولید و ایجاد اشتغال و توسعه کشور دارند بتوانند کارهای بزرگ و مهم و مفیدی انجام دهد.
وی ادامه داد: از طرفی این روزها متعلق به روزهای ابلاغی سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و از طرف دیگر به نظر میرسد ما در ایام پایانی جنگ اقتصادی که علیه کشورمان به راه انداخته بودند، هستیم.
وی خاطرنشان کرد: قاعدتا خوب بود که یک ارزیابی واقع بینانهای، نه دور از انصاف و نه اغراق آمیز از عملکرد سیاستهای اقتصاد مقاومتی خصوصاً در این سه سال اخیر انجام میگرفت. من به عنوان کسی که مسوولیت بیشتری در اقتصاد مقاومتی دارم و رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کشور هستم شاید بهتر از دیگران بتوانم در این ارتباط اظهار نظر و صحبت کنم.
جهانگیری همچنین ادامه داد: کشور در ۲ دوره در تحریم قرار گرفت؛ یکی در سال ۸۹ که تحریمهای شورای امنیت شروع شد. تحریمهای بسیار سختی بود و کشور را در یک محدودیتهای جدی قرار دادند. هم بخش نفت، هم بانک و هم حمل و نقل تحریم شد. آن زمان با اینکه گفته میشد تحریمها، تحریم های شورای امنیت است و همه کشورهای پنج به علاوه یک و اعضای شورای امنیت در تصویب تحریمها نقش داشتند. البته تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریمهای یکجانبه آمریکا هم بود اما هم میزان تحریمها مشخص بود یعنی ما از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر میکردیم از زمانی که شروع کردند تحریم گفته شد که هر ۶ ماهی یک میزانی از فروش نفت ایران کم میشد.
وی سپس گفت: شهریور ۹۲ فروش نفت به یک میلیون بشکه رسید. یعنی ما در سال ۹۲ اجازه داشتیم یک میلیون بشکه نفت صادر کنیم. کشورها هم مشخص شده بود مثلاً معلوم بود که ما به چه میزان باید به چین، هند، ترکیه، کره جنوبی و ژاپن صادر کنیم. برای هر کدام هم یک سقف مشخصی گذاشته بودند بنابراین میزان صادرات ما مشخص بود. امکان جابجایی پول را محدود کرده بودند، ولی با یک میلیون بشکه صادرات در آن دوره، درآمد خوبی نصیب کشور میشد. اوایل تحریم که سال ۹۰ بود حدود ۲ میلیون و خورده ای نفت صادر میشد ما در آن سال ۱۱۹ میلیارد دلار درآمد نفت داشتیم.
جهانگیری در ادامه خاطرنشان کرد: البته در دوره تحریم نیز این فعالیتها وجود داشت اما از طریق دور زدن تحریمها و به نام شرکتها و کشورهای دیگر بود، اما پس از رفع تحریمها به صورت رسمی و به نام ایران فعالیتها انجام میشد.
معاون اول رییس جمهور گفت: در سالهای ۹۵ و ۹۶ به دور از تحریمها بودیم اما از فروردین سال ۹۷ با تحریمهای یکجانبه آمریکا توسط شخص ترامپ روبرو شدیم و جهتگیری آمریکا این بود که فروش نفت ایران را به صفر برساند و اجازه همکاریهای حمل و نقل، کشتیرانی و بانکی با ایران را به هیچ کشوری ندهد. آمریکا در اجرای این تحریمها به شدت مصمم بود و رسما اعلام کرده بود که جنگ اقتصادی را برای فروپاشی اقتصاد و نظام ایران به راه انداخته است. اگرچه آمریکاییها موفق نشدند فروش نفت را به صفر برسانند اما تا زمانی که آمریکا به تعهدات خود بازنگشته و تحریمها لغو نشود نمیتوانم بازگو کنم که میزان موفقیت آنها در کاهش درآمدهای نفتی ما چه میزان بوده است.
وی ادامه داد: امروز ترامپ و تیم او رفتهاند اما ملت و نظام ایران سرفراز هستند و اقتصاد کشور نیز سرپا ایستاده است. این دستاوردها در نتیجه اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بوده است. البته قبول داریم که مردم در این سالها مقاومت کردند و آسیبهای زیادی دیدند چرا که جنگ بوده است و در جنگ زخمی شدند و درد رنج وجود دارد.
وی گفت: سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از بهمن ماه سال ۹۲ در اختیار دولت قرار گرفت. دولت ابتدا برای اجرای این سیاستها ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی ایجاد کرد اما رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که این ستاد باید ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باشد.
وی افزود: مهمترین جهت گیری ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، شناسایی گلوگاههایی بود که در اثر تکانههای خارجی میتوانست به اقتصاد کشور آسیب وارد کند که یکی از این موارد، امنیت غذایی بود و تلاش کردیم تا حد امکان امنیت غذایی به ظرفیتهای داخل متکی باشد.
معاون اول رییس جمهوری گفت: میزان واردات گندم در سال ۹۲ ، 6 میلیون تن بود و شاید کسی باور نمیکرد که در سال ۹۴ بتوانیم به خودکفایی گندم برسیم. یکی از محصولات وارداتی که میتوانست آسیب زیادی به کشور وارد کند واردات بنزین بود چرا که آمریکا میتوانست نبض واردات بنزین را در دست بگیرد و مانع از واردات بنزین به کشور شود.
جهانگیری سپس گفت: آمریکا در این سالها از هیچ اقدامی علیه ایران فروگذار نکرد و برای اینکه مانع از فعالیتهای ما شود به پستترین کارها دست زد. دولت آمریکا با کاپیتان نفتکش ما تماس میگرفت و در مقابل وعده رشوه کلان از او میخواست که نفتکش را به محل مورد نظر آمریکا هدایت کند و کاپیتان آن نفتکش انسان شریفی بود که این وعده آمریکا را نپذیرفت اما با این حال آمریکاییها همان نفتکش را در جبل الطارق به بهانههای واهی توقیف کردند. آمریکا وقتی به نفتکش ما هشدار میداد و او قبول نمیکرد، نیروهای خود را به داخل نفتکش فرستادند تا موتور نفتکش را منفجر کنند. آمریکا در این دوره کارهای عجیب و غریبی را با همراهی و همدستی اسراییل و سعودیها علیه ملت ایران انجام داد اما با وجود همه توطئهها و تحریمها ارز مورد نیاز کشور تأمین شد و بر اساس اولویتبندی که سال ۹۷ صورت گرفت تمرکز اصلی دولت بر این معطوف شد که کالاهای مورد نیاز مردم تأمین شود و اولویت بعدی ادامه حیات تولید و فعالیت کارخانهها و اشتغال کارگران بود.
معاون اول رئیس جمهور افزود: در این دوره عدهای تحت عنوان کارآفرینان و فعالان اقتصادی ایستادند و به کشور خدمت کردند، البته گاهی حرفهای نامربوط شنیدند و عدهای به این عزیزان انگ زدند اما با این حال اجازه ندادند که جریان واردات و صادرات کشور متوقف شود و با پذیرفتن ریسکهای بزرگ توانستند صادرات کنند و در مقابل کالا به کشور وارد کنند. وقتی عملکرد دوره تحریمها با دوران وفور درآمدهای نفتی مقایسه شود میتوان درباره عملکرد مدیریتی کشور اظهار نظر کرد.
معاون اول رییس جمهور همچنین گفت: فقط در میدان مشترک گازی پارس جنوبی در پایان دولت آقای خاتمی میزان برداشت ایران با قطر به یک اندازه بود در حالی که جمعیت کشور قطر به اندازه یکی از استانهای کشور ما بود و ما ۸۰ میلیون نفر جمعیت داشتیم. روزی که در سال ۹۲ دولت تدبیر و امید روی کار آمد، قطریها ۵۶۰ میلیون متر مکعب در روز برداشت میکردند و میزان برداشت روزانه ما ۲۸۰ میلیون متر مکعب بود. امروز میزان برداشت ما به ۶۰۰ میلیون متر مکعب رسیده و قطریها همان ۵۶۰ میلیون متر مکعب را برداشت میکنند. حالا باید براساس این شاخصها مقایسه کرد که کدام مدیران کارآمد و کدام مدیران ناکارآمد بودند.
وی خاطرنشان کرد: در میدان مشترک نفتی غرب کارون هم وضع به همین منوال بود. منابع و داراییهای ملت ایران را در بخشهای کلیدی نظیر میادین مشترک نفتی و گازی میبردند و حالا کسانی که فریاد فساد فساد سر میدهند اگر محاسبه کنند که منابع کشور در این دوران به چه میزان هدر رفته است مشخص می شود که چه میزان از منابع ملت غارت شده است.
معاون اول رییس جمهور گفت: کشور از استعداد، توانمندی و ظرفیتهای فراوانی برخوردار است. اگر بتوانیم قید و بندها را از دست کارآفرینان و جوانان کشور باز کنیم قادر خواهیم بود به توسعه یافتهترین کشور منطقه تبدیل شویم.
وی با تشکر از عملکرد مدیران کشور گفت: البته هر مدیری به نقد و ارزیابی عملکرد نیاز دارد که یکی از بهترین ابزارها برای نقد همین کاریکاتورهایی است که امروز در این مراسم به نمایش گذاشته شد که با زبان طنز میتواند عملکردها را مورد نقد قرار دهد.
جهانگیری ضمن تقدیر از محسن خلیلی عراقی از پیشکسوتان صنعت ایران، گفت: او حق بزرگی به گردن صنعت کشور دارد و یکی از ویژگیهای او این است که از سالهای گذشته انجمن و تشکل تشکیل داد چرا که نهادسازی یکی از شاخصههای توسعه یافتگی است. واحدهای صنعتی آقای خلیلی عراقی که اشتغالزایی زیادی برای جوانان کشور ایجاد کرده است همواره به روز شدهاند و توانستهاند طی سالیان دراز ادامه حیات دهند.
معاون اول رییس جمهور افزود: برخی تصور میکنند وقتی کارخانهای راه اندازی میشود هیچ وقت نباید بمیرد اما هر کارخانهای اگر نتواند خود را با شرایط روز و فناوریهای نوین تطبیق دهد از صحنه خارج میشود. این ویژگیها در کارخانههای آقای خلیلی عراقی وجود داشته است و ویژگی دیگر او توسعه یافتگی است که به خوبی میداند در کشور برای اینکه بتواند حرف خود را به کرسی بنشاند باید نهاد ایجاد کند. یک صنعتگر به تنهایی نمیتواند حرف خود را به حکومت بزند اما وقتی نهاد و تشکل داشته باشد میتواند سیاستها را نقد و زمینه اصلاح را فراهم کند.
انتهای پیام
منبع:ایسنا
شاید دوست داشته باشید
اخبار 43
نظریان: فدراسیون اسکی حتی یک پیست هم ندارد/ نمیدانم برای المپیک کجا تمرین کنیم
منتشر شده
5 ماه پیشدر
۵ دی , ۱۴۰۰
رییس فدراسیون اسکی با بیان اینکه با داشتن ۸۰ میلیون جمعیت فقط ۲۰ هزار اسکی باز داریم، گفت: هیچ کدام از پیستهای اسکی کشور در اختیار فدراسیون اسکی نیست و نمیدانم برای تمرین ملی پوشان برای اعزام به المپیک چه کار کنیم.
به گزارش ایسنا، عباس نظریان در اولین نشست خبری خود پس از به دست گرفتن ریاست فدراسیون اسکی در ۱۷ دی ۱۳۹۹، درباره انتظار از فدراسیون اسکی برای کسب موفقیت در عرصه های بین المللی و برنامه های فدراسیون در این زمینه، اظهار کرد: همه می دانید برای قهرمان شدن در ورزش نیازمند عناصری همچون زیرساخت ها هستیم. علی رغم اینکه دارای پتانسیل زیادی در کشور هستیم و از لحاظ زیرساختی وضعیت بدی نداریم اما چالش ما بحث تجهیز کردن این زیرساخت هاست. به واسطه خیلی از مسائل تجهیزات پیست های اسکی ما در کشور کمتر تولید می شود و تشدیدتحریم ها باعث شده در ورود اجناس و کالاها مشکلاتی داشته باشیم. در تلاش برای نوسازی زیرساخت ها هستیم.
رییس فدراسیون اسکی با اشاره به وضعیت زیرساخت ها گفت: به لحاظ زیرساخت ها قابل قیاس با کشورهای آسیایی مثل کره نیستیم اما دست از تلاش برنمیداریم. فدراسیون اسکی غنی نیست و با دو جامعه متفاوت روبرو هستیم. با یک جامعه که برای سرگرمی اسکی می کنند اما جامعه دیگر نفراتی هستند که تمام زندگی حرفه ای شان اسکی است و اتفاقا شاید بنیه اقتصادی قوی ندارند اما در بحث قهرمانی ظرفیت اصلی اسکی ایران هستند.
وی ادامه داد: امیدوارم امسال برف خوبی داشته باشیم و با تقویم قبلی جلو می رویم تا این فصل را تمام کنیم. انشاءالله برای فصل بعدی با برنامه کوتاه مدت یک ساله و بلند مدت ۴ ساله سعی در ایجاد زیرساخت ها و همچنین جوانگرایی تیم های ملی خواهیم داشت. هدف این است از ظرفیت بخش خصوصی نیز در ایجاد و نوسازی زیرساخت ها استفاده کنیم. قبول دارم تهیه لوازم اسکی در بنیه خیلی از خانواده ها نیست اما فکر می کنم می توانیم در داخل کشور لوازم اسکی تولید شود تا در بخش همگانی این لوازم ارزانتر در اختیار علاقمندان قرار گیرد. ورزش اسکی همه زندگی مردم روستاهای کوهستان است و این تصور که می گوییم ورزش لاکچری است را باید تغییر دهیم.
رییس فدراسیون اسکی درباره برنامه هایش برای حل اختلافات جامعه اسکی گفت: معلم هستم و نگاه دانشگاهی دارم. درباره سایرین قضاوت نمی کنم و علاقمند نیستم درباره مدیران سابق صحبت کنم. با همه مخالفان فدراسیون که شاید گلایه یا ناراحتی داشته اند تماس گرفتم. من با بیش از ۱۰۰ نفر از جامعه کشتی تماس گرفتم و خیلی ها هم دعوت کردم و به فدراسیون آمدند. افرادی اصلا باورشان نمی شد با آن ها تماس بگیرم. معتقدم اسکی متعلق به همه جامعه اسکی تعلق دارد و باید از همه پتانسیل ها استفاده کنیم. از همه دوستانی که فکر می کنند می توانند به فدراسیون کمک کنند جلو بیایند.
وی درباره اینکه آیا در ترکیب تیم های ملی جوانگرایی می شود یا خیر، گفت: بعد از بازگشت تیم های ملی و پایان این فصل برفی در نشستی که با بخش ها و کمیته های متخلف خواهیم گذاشت جمع بندی می کنیم. سال های مختلفی است ما اسامی یکسانی در تیم های ملی می شنویم اما باید نفراتی انتخاب شوند که قابلیت و رکورد بهتری از نفرات فعلی به جا بگذارند تا به تیم ملی برسند. همه چیز بر اساس مسابقه انتخابی است و هر کس توان و رکوردش بهتر باشد به تیم ملی می رسد. نگاهم جوانگرایی است و این فرصت را برای جوانان فراهم می کنیم تا خودشان را نشان بدهند اما باید به هر حال رکورد نفرات فعلی را بزنند.
نظریان افزود: فدراسیون به هیچ فردی تعلق ندارد و متعلق به همه است. برای ورود هیچ ورزشکاری به تیم های ملی ممنوعیت نداریم و همه با حضور در مسابقات می توانند خودشان را نشان بدهند. کادر فنی ما همه را می بیند تا هر کس ظرفیت دارد به تیم ملی دعوت شود. هر کس چه در مدیریت یا فنی حیطه اختیارات خودش را دارد. اگر اتفاقاتی رخ می دهد که ورزشکاری دعوت نمی شود باید از جنبه های مختلف بررسی شود چرا که فقط بحث فنی نیست. باز هم می گویم هر کس فکر می کند می تواند به تیم ملی کمک کند دعوت می کنم تا پس از دو رویداد جهانی پیش رو بیایند و کمک کنند.
وی درباره توجه به ظرفیت گردشگری در اسکی گفت: جالب است کشوری مثل فرانسه با ۶۰ میلیون جمعیت شاهد حضور ۵۰ میلیون اسکی باز در پیست های خود بوده است. ایران ظرفیت بسیار خوبی در گردشگری اسکی دارد. امروز اگر کسی از عمان بخواهد برود اروپا اسکی بازی کند باید هزینه زیادی کند اما یک پرواز به پیست سپیدان شیراز هزینه بسیار کمتری برای آن ها دارد. از پیست شیرآباد مشهد هیچ استفاده ای نمی شود یا پیست های اردبیل و تبریز، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد نیز شرایط بسیار خوبی دارند. اسکی رشته لاکچری بازها نیست و ظرفیت بسیار زیادی در اشتغال زایی دارد. چون نگاهمان این بوده این رشته برای پولدارهاست از ظرفیت اشتغالزایی آن غافل شده ایم. نیاز به کار داریم و حرف یک شبه نیست بلکه نیاز به فرهنگسازی دارد. اگر بتوانیم با پول ثروتمندان که به اسکی علاقه دارند در این رشته ظرفیت سازی کنیم اشتغالزایی زیادی صورت می گیرد.
وی درباره برنامه های فدراسیون برای برگزاری اردوی مشترک با تیم های خوب خارجی گفت: سعی می کنیم چه برای دانش افزایی مربیانمان و یا ورزشکاران سعی می کنیم از ظرفیت مربیان تراز اول استفاده کنیم تا وضعیت رتبه ورزشکارانمان نیز بهبود یابد. برای انجام اردوی مشترک در یک کشور اروپایی که ظرفیت خوبی داشته باشد باید از لحاظ مالی حمایت شویم اما با شرایط فعلی و میزان حمایت ها این کار خیلی سخت است. سعی می کنیم با استفاده از پتانسیل سرمایه دارهایی که به اسکی علاقمند هستند در این زمینه فرصت های خوبی را ایجاد کنیم. قطعا برنامه های خوبی داریم و هدف این است از ظرفیت های بخش خصوصی استفاده کنیم. اعتبارات ما حتی اجازه برپایی یک اردوی ۱۰ روزه را در اروپا نمی دهد.
نظریان درباره شلوغی بیش از حد پیست ها در شرایط شیوع کرونا گفت: امروز هیچ پیستی در اختیار فدراسیون اسکی نیست و برای اینکه تیم ملی ما که مثلا می خواهد به المپیک برود نمی دانیم کجا باید تمرین کند. نمی توانم مثل اجاره نشین ها مدام به این پیست و آن پیست بروم. جان همه برای ما ارزش دارد و تاکید می کنم از همه فعالان اسکی که پذیرای جامعه هستند تقاضا می کنم تمامی پروتکل های بهداشتی را رعایت کنند.
وی درباره اینکه گفته می شود ملی پوشان در پیست دیزین بدون هزینه تمرین می کنند، گفت: این مجموعه در اختیار ما نیست اما از مسئولان این پیست به خاطر همکاریشان تشکر می کنم. همچنین از مسئولان پیست پولادکف که به خوبی از تیم ملی بانوان میزبانی کردند صمیمانه قدردانی کنم.
به گزارش ایسنا، بهرام ساوه شمشکی، دبیر فدراسیون اسکی نیز به عنوان سخنگوی جدید فدراسیون اسکی در این نشست معرفی شد.
وی درباره وضعیت کسب سهمیه های المپیک در اسکی گفت: در المپیک ۲۰۲۲ چین برآورد ما ۴ سهمیه در صحرانوردی و آلپاین است. در صحرانوردی کسب سهمیه ها انجام شده اما در آلپاین برف کم بود و نتوانستیم مسابقات انتخابی را برگزار کنیم و پس از بازگشت ملی پوشان از ایتالیا تکلیف ملی پوشان آلپاین نیز روشن می شود. برنامه داریم از ۱۵ اسفند تا فروردین مسابقات را برگزار کنیم و امتیازات لازم را بگیریم. فکر نمی کنم با قوانین جدید بیشتر از ۴ سهمیه بگیریم.
وی درباره کمک های فدراسیون جهانی اسکی نیز گفت: کمک های فدراسیون جهانی را در قالب لوزام دریافت کردیم، لوازمی که خریداری می شود توسط فدراسیون جهانی با اعتبارات ما پرداخت می شود و مبالغ داخل کشور نمی شود.
وی درباره عدم اعزام حسین ساوه شمشکی و محمد کیا دربندسری به رقابت های جهانی ایتالیا گفت: هیچ منعی برای حضور آقای ساوه شمشکی نیست. مجبور بودیم ۶ نفر را به کمیته فنی معرفی کنیم که حسین شاوه شمشکی جزو آن ها نبود اما بعد از مسابقات جهانی می تواند در مسابقات شرکت کند تا شانس حضور در تیم ملی را داشته باشد اما کیادربندسری باید مشکلاتش با سرمربی تیم ملی حل شود و امیدوارم او را بزودی در تیم ملی ببینیم.
انتهای پیام
منبع:ایسنا

نتایج جدیدترین نظرسنجیها در رژیم صهیونیستی نشان داد که بنیامین نتانیاهو همچنان از تشکیل دولت آتی ناتوان است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فلسطینی سما، طبق نظرسنجی که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی انجام داد، فرصت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر کنونی و رهبر حزب لیکود برای تشکیل دولت بعد از انتخابات آتی بسیار ناچیز است؛ هرچند که وی با فاصله حداقل ۱۱ کرسی از نزدیک ترین رقبایش یعنی یائیر لاپید، رئیس حزب “آیندهای هست”، در صدر قرار دارد.
طبق این نظرسنجی، فهرست مشترک ۹ کرسی به دست میآورد و “لیست عربی یکپارچه” در کسب تعداد آراء تعیین کننده شکست میخورد و ۱.۸ درصد از آراء را به دست میآورد.
در حالی که نتایج نظرسنجی شبکه ۲۰ نشان میدهد که فهرست مشترک ۱۱ کرسی به دست میآورد، اما فهرست عربی یکپارچه، آن میزان آراء تعیین کننده (۳.۲۵ درصد) را به دست نمیآورد و ۱.۵ درصد آراء را کسب میکند.
طبق نتایج نظرسنجی، حزب “اقتصاد جدید” به ریاست یارون زلیخه نمیتواند میزان تعیین کننده آراء را کسب کند و ۱.۶ إلی ۱.۹ درصد از آراء را به دست میآورد.
منبع:ایسنا
کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «لزوما همیشه قویترینها و سریعترینها پیروز نمیشوند؛ پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بهبه! چه جملههای خوبی. یک بار جلوی آینه بایستید و با انرژی تمام این چند جمله را بگویید یا نه، صدایتان را آرام کنید و به شکل رمزآلودی همین چند جمله را بخوانید. اصلا بخش اول را هم بیخیال شوید: پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود. پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود… در آینه چقدر شبیه سخنرانهای انگیزشی هستید؟! چه خوب است بدانید این جملهها از کتابهای آقای هیل انتخاب شده؛ کسی که در کسب موفقیت و ثروت به درجه استادی رسیده بود. صاحب پرفروشترین کتابهای موفقیت در آمریکا که فقط در یک فقره نزدیک به ۳۰میلیون نسخه فروخت، کسی که رازهای موفقیت را در مصاحبه با افرادی مثل توماس ادیسون، گراهام بل، فورد و ویلیام جنینگ برایان کسب و استخراج کرد. حالا چشمهایتان را ببندید و قبل از این که باز کنید هر چیز را که تا اینجا گفتیم، پاک کنید تا قصه عجیبی برای شما تعریف کنیم؛ قصهای عجیب که اگر با دقت بخوانیم، ممکن است خیلی اتفاقات پیش روی ما رخ ندهد. قصه شرورترین پسر وایس کانتی در ویرجینیا. قصه کسی که همه نمونه آن را دیدهایم اما همیشه تازگی دارد. قصه اولیور ناپلئون هیل.
یک روایت رسمی از یک مرد موفق
اواخر قرن ۱۹ در خانهای که عملا اتاقی کوچک در حاشیه رودخانه پراد بود، آهنگری صاحب یک فرزند پسر شد، خانهای که در وایس کانتی به خاطر ابتداییترین مساله یعنی رعایت نکردن بهداشت، شهره تمام محله بود. این پسر که بعدها به نام ناپلئون هیل مشهور شد در نوجوانی خود را نویسنده کوهستان معرفی و از ۱۳سالگی شروع به نوشتن در روزنامههای محلی کرد، البته با درگذشت مادرش و ازدواج مجدد پدری که توجهی به تربیت فرزند نداشت به یاغیترین پسر محله تبدیل شد و از قاتل و یاغی معروف، جسی جیمز که صد سال قبل از او کشته شده بود برای خود اسطوره ساخت.
این نوجوان که باافتخار به کمرش سلاح میبست، میرفت که به یک خلافکار بزرگ یا یک جوانمرگ کوچک در تاریخ آمریکا تبدیل شود تا این که به او میگویند اگر بتوانی با ماشین تایپ خودت هم مثل همین سلاح و با همین ظرافت کارکنی، دنیا را تکان خواهی داد.
همه چیز پس از مصاحبه هیل ۱۵ساله با اندرو کارنیگی، غول بزرگ دنیای فلز و ثروتمندترین مرد آمریکا در آن زمان تغییر کرد و ناپلئون بعد از گفتوگو با کارنیگی دیگر آن آدم سابق نبود. کارنیگی به او پیشنهاد کرد تا ۲۰سال آینده را برای کشف راز موفقیت و استخراج رمز و راز پیروزی از سینه آدمهای بزرگ عصر خود صرف کند یا خودش به یک نمونه موفق تبدیل شود یا این تجربیات را در اختیار دیگران بگذارد. او به هیل گفت من به تو بابت این سالها پولی نخواهم داد، فقط به تو یک معرفینامه میدهم که با اعتبار من بتوانی با چهرههایی نظیر ادیسون گفتوگو کنی. از اینجای تاریخ، همای سعادت روی شانه نویسندگان موفقیت نشست و این دیدار یک نقطه آغاز بر دنیای کتابهای موفقیت و خودباوری در تاریخ دنیا بود.
زندگینامه رسمی او میگوید هیل با دقت و ظرافت تمام، راز موفقیت این افراد را میپرسید و آن را یادداشت میکرد. از این رو در سال ۱۹۲۸، کتابی با نام قوانین موفقیت نوشت که با استقبال خوبی روبهرو شد. هیل، کتاب دینامیت مغزی، مجله قوانین طلایی هیل، راهیابی به موفقیت، رشد فکری و ثروت و سرانجام علوم موفقیت را نوشت و به پدر معنوی تمام افرادی تبدیل شد که میخواستند پا در این عرصه بگذارند. او هر بار که به موفقیتی دست پیدا میکرد، دیگران با استفاده از صداقتش، اموالش را بالا میکشیدند و او دوباره از صفر شروع میکرد. موفقیت و خدمت به مردم میهن در دوران رکود اقتصادی آن قدر برای هیل مهم بود که همسر و فرزندانش را رها کرد و به سمت تولید علم برای موفقیت رفت. او در زمینه موفقیت و کسب ثروت به درجه استادی رسیده بود و برای فرانکلین روزولت هم نقش مشاور را ایفا کرد.
بسیاری از تجارتپیشگان آمریکایی تحت تأثیر او بودند تا حدی که یک تاجر بزرگ آمریکایی در کلیسایی حضور پیدا میکرد که کشیش آن از شاگردان و پیروان ناپلئون هیل بود و این تاجر همیشه میگفت از شنیدن حرفهای او سیر نمیشوم. به هر حال او موفقترین نویسنده کتابهای موفقیت در طول تاریخ بود و تأثیر بزرگی بر این حرفه داشت.
دوباره چشمها را لحظهای ببندید، اینجای گزارش باید روایت رسمی و البته یکجانبه بنیاد هیل از زندگی ناپلئون هیل را رها کنیم و سراغ گزارش مت نوواک برویم، گزارشی که بر اساس مستندات موجود و قابل دسترسی تهیه و تدوین شده است.
یک سوال بزرگ در مورد یک اسم بزرگ
اینکه بگوییم سرنوشت بعضیها از پیش تعیینشده حرف خوبی نیست. خیلی هم با معیارهای عقلی جور درنمیآید. مثلا شما نمیتوانید بگویید یک نفر چارهای جز معتادشدن نداشته یا یک نفر دیگر اگر دکتر نمیشد باید تعجب میکردیم! چون مثالهای نقض بسیاری در این زمینه هست اما افرادی که بستر و زیرساخت انجام یک کار را دارند نیمی از راه را رفتهاند. مثلا فرزند ماری کوری که در آن خانواده بزرگ شده کافی است کمی درس بخواند تا تبدیل به دانشمندی بزرگ شود، یا فرزند پیتر اشمایکل از ابتدای رقابت برای دروازهبان تیم ملی دانمارک شدن، هرچند کافی نبود اما از بقیه دو بر صفر جلوتر بود. بقیه راه را خود شخص باید برود.
برای ناپلئون هیل هم همین طور بود. او در ذات یک خلافکار بود. از یک خانواده با طبقه اجتماعی پایین که به جای این که از راه جسی جیمز به سمت مرگ زودهنگام برود، یک روز اسلحه را کنار گذاشت و با ماشین تایپ در دنیای کلاهبرداری یک شریان جدید باز کرد. آنهایی که از این اظهارنظر ناراحت شدهاند یک لحظه صبر کنند. شما از امروز تا پایان عمر فرصت دارید تا یک برگ نوشته رسمی از دیدار اندرو کارنیگی و ناپلئون هیل بیاورید که مطابق با ادعاهای آقای هیل در خصوص این دیدار باشد.
این گزارش هیچ تلاشی برای رد نظریات ناپلئون هیل ندارد، ما صرفا یک سوال میپرسیم. کسی که به تمام دنیا موفقیت را در قالب کتاب میفروخته چه کسی بوده؟ به عبارتی ما میخواهیم بررسی کنیم که سهم او از موفقیتی که شما بابت آن پول پرداخت میکنید چقدر است. پس بیایید تا از این خیابان تعصب عبور کنیم و به چهارراه روایات مختلف برسیم. اینجا چراغهای بسیاری وجود دارد و فضا از آن چه تصور میکنید خیلی روشنتر است.
سرگذشت واقعی یک اسطوره ساختگی
اولیور ناپلئون هیل همان طور که در روایت رسمی بنیاد هیل معرفی شده و برای نشریات محلی نویسندگی هم میکرد. او در ۱۹سالگی برای یک شرکت معدن کار میکرد و در یک اتفاق توانست شرکت را از یک رسوایی بد نجات دهد. او توانست یک مسئول صندوق بانک را که در یک کافه و در حالت مستی به یک نفر دیگر شلیک کرده بود از مخمصه نجات دهد و فورا به بانک برود و حسابهای باز مانده و گاوصندوق قفلنشده را از گزند سرقت احتمالی نجات دهد. همین کار او باعث شد که در دل مدیر شرکت معدن که از قضا صاحب بانک نیز بود جا باز کند. هرچند نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که او برای مدیریت بحران رشوه پرداخت کرده است و عملا آن تیراندازی نادیده گرفته شد.
همه فکر میکنند که این استاد خویشخوانده سه بار ازدواج کرده، اما او پنج بار ازدواج کرد و یکی از این ازدواجهای ثبتنشده در مدارک بنیاد هیل که البته در روزنامههای رسمی همان زمان ثبت شده بود در سال ۱۹۰۳ اتفاق افتاد و تا ۱۹۰۸ دوام داشت؛ سالهایی که منابع خبری از او اظهار بیاطلاعی میکنند.
دلیل اهمیت ازدواج ناپلئون هیل طلاق او بود. همسر او در دادخواست نوشت او یک مرد خشن و غیر قابل کنترل است و بارها خود او و فرزندشان را تهدید به قتل کرده است. دوستان هیل هم نسبت به خیانتهای مکرر وی و رفتوآمدهای مداوم به خانههای بدنام شهادت دادند و دادگاه رای به طلاق داد. هر چند هیل هیچوقت برای طلاق به دادگاه نرفت، چون در ماه می ۱۹۰۸ به جرم جعل چک در بازداشت به سر میبرد!
بله، اینها در زندگینامه رسمی ناپلئون هیل نیست، حتی این که در آن سالها الوار نسیه میخریده و به صورت نقدی با قیمت بسیار پایین میفروخته هم در آن متن افتخارآمیز دیده نمیشود اما از هشتم سپتامبر که ناپدید شد روزنامهها نوشتند او که به اکثر فروشندههای الوار بدهکار بود ناپدید شده و یک نگرانی عمومی ایجاد شد.
شاید فکر کنید چطور یک آدم گم میشود و دوباره پیدا میشود و آب از آب تکان نمیخورد اما ما در مورد صد سال قبل صحبت میکنیم و این اتفاق در آن دوران اصلا عجیب نبود؛ چون در آن سالها شبکههای اطلاعاتی منسجمی بین ایالتها وجود نداشت و هیل هم با استفاده از همین خلأها ناپدید شد تا این که دوباره در دسامبر ۱۹۰۸ اولیور را از نام خانوادگی خود حذف کرد و سر از واشنگتن درآورد.
ناپلئون هیل مدعی است در ۱۹۰۸ کارنیگی را ملاقات کرده، در صورتی که در هیچ روایت معتبری نیست که این دو چهره یکدیگر را دیدهباشند. جالب است بدانید نه تنها یک کتاب از این دیدار به چاپ رسیده بلکه کتاب هشت جلدی معروف بر اساس همین دیدار نوشته شده است.
نه تنها هیچ نویسندهای نمیتواند ادعا کند این ملاقات رخ داده، بلکه افرادی که به ادبیات آن دوران تسلط دارند و افرادی که کارنیگی را میشناختند میگویند این ادبیات مربوط به کارنیگی نیست و او اصلا در این موارد حرفی نمیزده است. تمام اینها را بگذارید کنار اینکه ادعای دیدار با کارنیگی سالها بعد از مرگ کارنیگی مطرح میشود. کتابی که حاصل این دیدار است ابتدا با نام راه ثروت را بیندیشید، سپس با عنوان چطور درآمد خود را بالا ببرید و سرانجام با عنوان نقل معرفت اندرو کارنیگی توسط ناپلئون هیل به چاپ رسیده و جالب این است اگر در خصوص این دیدار جستوجو کنید، صفحات بسیاری حتی به زبان فارسی خواهید یافت که حرفهای مختلفی از این دیدار بیرون آمده و البته هیچ کدام به هم ربطی ندارند.
به گفته کارشناسان کل کتاب مضحک، درهم و آشفته است و بنیاد هیل در دفاع از این کتاب میگوید این اثر در یک فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار نوشته شده است. دقت کنید؛ فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار! در واقع بنیاد هیل میگوید این دیدار واقعا اتفاق افتاده اما هیل این دیدار را در مسیری با دخالت ایدههای خودش شرح و بسط داده، به عبارتی بیش از ۳۰۰صفحه حرفهای خود را از دهان کارنیگی نوشته است.
این تنها یک گوشه از کارهای عجیب پدر و استاد کتابهای انگیزشی است، گفتیم که او به واشنگتن رفت اما نگفتیم که یک کالج اتومبیل راه انداخت! در اولین گام آگهی داد میتوانید با ششهفته آموزش متخصص بشوید و خودش شخصا هر صبح یکشنبه با متقاضیان مصاحبه میکرد.
گفته بودند فارغالتحصیل این مجموعه یعنی کسی که تا قبل از این یک ماهونیم هیچ تخصصی ندارد هفتهای ۷۵ تا ۲۰۰دلار درآمد معادل ۵۰۰۰ دلار امروز خواهد داشت که این درآمد هم از طرف کالج نخواهد بود، بلکه خودشان این درآمد را کسب میکنند.
شیوه کار به شکلی بود که دانشجویان در خط تولید کارخانه کارتر قرار میگرفتند و کار میکردند؛ کاری که در حین آموزش شش هفتهای انجام میشد، غافل از این که ناپلئون هیل علاوه بر شهریهای که از آنها بابت تحصیل در این خط تولید میگرفت از کارخانه نیز بابت تامین نیروی انسانی پول دریافت میکرد. پول شهریه و پول کارخانه یک معامله دو سر برد برای ناپلئون بود. هرچند خودروهای بیکیفیت آن کارخانه با آن کارگران ناوارد، راهی به جز تعطیلی و ورشکستگی باقی نگذاشت. فارغالتحصیلها هم فقط کار کرده بودند و چیزی به عنوان صنعت یا علم نیاموخته بودند اما هیل کوتاه نمیآید و با یک حرکت جسورانه کالج را به جای تولید خودرو به فروش خودرو اختصاص میدهد. همان شرکت خودروسازی از خودروهای ۲۲۵۰ دلاری خود ۴۰۰ دلار به دانشجویان پورسانت میداد، دانشجویان هم علاوه بر شهریه و پورسانتی که برای هیل به ارمغان آورده بودند یک منبع درآمدی دیگر هم تامین کرده بودند. ناپلئون هیل گفته بود هر کس بابت معرفی هر دانشجو به این کالج سه دلار میگیرد. دقیقا مدل شرکتهای هرمی در صد سال قبل! هر چند در ۱۹۱۲ کالج تعطیل میشود، کارخانه شکلاتسازی و آموزشگاه موفقیت و حتی پروانه وکالت هم بدون هیچ سابقهای در زندگی او ثبت شده است.
اگر بگوییم هیل در دوران زندگی به جز نوشتن کتابهای راز موفقیت و انگیزشی و این طور مفاهیم هیچ کار شرافتمندانهای در طول زندگی نکرد، شاید فقط کمی در مورد او بیانصافی کرده باشیم.
کسی که با این سابقه ادعا میکرد تمام مدارک دیدارهایش با بزرگان از جمله گراهام بل در انباری سوخته و تنها یک عکس از ملاقات با ادیسون برایش مانده که همان عکس هم به خوبی گویای این است که ادیسون هیچ شناخت و خبری از نیت یا عواقب این دیدار ندارد.
این تنها گوشهای از شخصیت بزرگترین نویسنده کتابهای انگیزشی تاریخ است؛ کسی که بنیاد خودش به او لقب استاد کسب موفقیت و ثروت میدهد، استادی که همانطور که میبینید استادانه هم در این راه گام برداشت و علاوه بر تمام این کلاهبرداریها و موارد زیاد شبیه آن چه گفته شد، سالیان سال با دریافت مبالغ زیادی از خانواده همسر متمولش زندگی کرد. داستانی که خیلی از این که خواندید مفصلتر است؛ هرچند، ما فرصتی برای ادامه آن تا نقطه پایانی نداریم.
آن بزرگ و این کوچکها
تمام اینها را گفتیم که یک چراغ در ذهنهای شما روشن کنیم؛ چراغی که از ذهن همه ما به صفحات رنگ و وارنگ اینستاگرام منتقل شده و آدمهای با زرق و برق میآیند و پز پولهای بادآورده خودشان را به شما میدهند. میلیاردرهای خودساختهای که اغلب یا فراری میشوند یا سر از زندان درمیآورند. سلاطین خرید شرایطی! افرادی که خودروهای لوکسی سوار میشوند که موقع سررسید چکهایشان مثل ناپلئون هیل مجبور به تخلیه خانهها و خودروها میشوند.
خانمها و آقایان، در همین زمانی که شما در رویاهایتان دلارهای بادآورده که از طریق ذهن زیبا به دست آوردهاید را میشمارید یک سری افراد در بازار، خیابان، ادارات دولتی، نانوایی، پشت فرمان تاکسی و هزار و یک جای دیگر کار واقعی میکنند. کاری که واقعا درآمد دارد و برای دستیابی به آن لازم نیست حتما از دستوراتی پیروی کنید که صاحبان آن فقط خوب حرف میزنند و با اسلحه کلمات به نداشتههای شما گلوله تحقیر شلیک میکنند، حال آن که ساعت دستشان هم اگر اصل باشد مال خودشان نیست.
به اول گزارش برگردیم. گفتیم پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بیایید این جمله را مهندسی معکوس کنیم. میشود تو که نمیتوانی پیروز شوی به خاطر این است که حتی نمیتوانی به آن فکر کنی و این هیچ ربطی به این ندارد که تو چند سر عائله داری، حقوق ثابت تو چقدر است یا ماهانه چقدر قسط پرداخت میکنی. مهم این است بعضیها تصور میکنند شما حتی جسارت فکر کردن به پیروزی را هم ندارید، کدام پیروزی؟! همان پیروزی و توفیقی که خودشان با تکیه بر همسر یک زن پیر و پولدار یا عقد کردن با یک میلیاردر از کار افتاده به دست آوردهاند و هر روز به روی شما میآورند که میتوانید شما هم بهترین باشید، فقط کافی است مثل من بخواهید. همان منهایی که از ماشینهای چکی، از خانههای اجارهای و از دلارهای امانتی با شما طوری حرف میزنند که انگار آنها موفقترین آدمهای دنیا هستند و شما بیعرضهترینها هستید. همانهایی که بابت گفتن همین حرفها از شما پول و لایک دریافت میکنند.
همه اینها به کنار، کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟!
همانطور که دیدیم ناپلئون هیل، پدر این رفتارها، سالیان سال حرفهای شیکی که خودش هم عرضه استفاده از آنها را نداشت، روی کاغذ به مردم دنیا فروخت. این روزها ما مشغول خرید حرفهایی هستیم که خوب یا بد، دقیق یا نادقیق حاصل یک کپی سطحی از نوشتههای یک کلاهبردار بزرگ است؛ کلاهبرداری که حتی وقتی به واسطه فروش کتابهایش مقداری پول به دستش رسید هم حاضر نشد ۳۰۰دلار بدهی پسرش را پس بدهد و پسرش در نامهای خطاب به مادر، آن چه نباید را به پدر نسبت داد.
رویای آمریکایی
به دهه ۲۰ نگاه کنید، به همان دوران رکودی که ناپلئون هیل برخلاف رویه بازار مه گرفته، کتابهای زیادی میفروخت. درست به همان روزهایی که کارشناسان میگفتند آمریکاییها نمیخواهند در رسانههای گروهی احساس بدبختی کنند، میخواهند امید و فراموشی را از تلویزیون بگیرند، دوست دارند احساس آدمهای موفق و رو به جلو را به خود بگیرند و ناپلئون هیل این روحیه را به آنها میفروخت. حرفهایی میزد که مخدر بودند و حتی اگر درست هم بودند به دروغهایی میماندند که در قصههای شب، قبل از خواب برای بچهها تعریف میکنیم.
حالا ما داریم این روحیه را از آن رویای آمریکایی میخریم. این که ما همیشه به آینده نگاه امیدوارانهای داشته باشیم خوب است، اما نه این خلسه که ما را از واقعیت دنیا دور میکند. شاید اگر فیلم دارن آرنوفسکی با نام مرثیهای برای یک رویا را ببینید، اوضاع کمی فرق کند.»
منبع:ایسنا
کندانسور خنک کننده

دستیابی به توافق، منوط به جدی بودن تصمیم ایران است

عزیزی: یارگیری مناسب باعث قهرمانی استقلال شد

اخذ مالیات خرید و فروش ارز خارج از صرافی شدنی نیست

نگرانی از افزایش بیکاری در مشاغل خدماتی و خانگی به دلیل گرانی

دانلود زیرنویس سریال Sh**ting Stars 2022 – بلو سابتايتل

دانلود زیرنویس سریال Blue Flame Assault 2022 – بلو سابتايتل

کشف گونه جدیدتری از سویه اومیکرون در آمریکا
دانلود زیرنویس سریال Love All Play 2022 – بلو سابتايتل

افزایش تعداد بانوان تذهیبکار در عصر معاصر/ وضعیت معیشت هنرمندان سخت است
برترین ها
-
اقتصادی11 ماه پیش
آموزش دوخت چادر نماز برای مبتدی ها
-
اقتصادی12 ماه پیش
طراحی گیرندهای جدید برای انتقال دادهها با حجم بالا
-
تکنولوژی12 ماه پیش
ناسا پس از 30 سال دوباره سیاره زهره را کاوش میکند
-
ورزشی12 ماه پیش
ایران 3 – هلند 0؛ معروف آمد و بردیم!
-
فرهنگی و هنری10 ماه پیش
درگذشت یک مجسمهساز بر اثر کرونا
-
تکنولوژی12 ماه پیش
مدرسه “هوش مصنوعی” در قالب انستیتو تکنولوژی راهاندازی خواهد شد
-
سیاسی12 ماه پیش
هرکس شعار بدهد دولت هیچ کاره است، نشانه بیکفایتی اوست
-
ورزشی11 ماه پیش
خلاصه بازی ترکیه 0 – ایتالیا 3- یورو 2020