موسیقی مازندران ریشه در دوره ساسانی دارد!
یک پژوهشگر موسیقی اقوام معتقد است که آثار باستانی به دست آمده در منطقه مازندران ثابت میکند که موسیقیِ مازندران قدمتش به دوران ساسانیان برمیگردد. عبدالرضا مجدی در برنامه «اینجا چراغی روشن است» که از شبکه رادیویی گفتوگو پخش میشود، ابتدا به تشریحِ قدمت و پیشینه باستانی خطه شمال کشور پرداخت و گفت: برخی تپههای
یک پژوهشگر موسیقی اقوام معتقد است که آثار باستانی به دست آمده در منطقه مازندران ثابت میکند که موسیقیِ مازندران قدمتش به دوران ساسانیان برمیگردد.
عبدالرضا مجدی در برنامه «اینجا چراغی روشن است» که از شبکه رادیویی گفتوگو پخش میشود، ابتدا به تشریحِ قدمت و پیشینه باستانی خطه شمال کشور پرداخت و گفت: برخی تپههای باستانی در گرگان، ما را به هزاره چهارم میبرد که به ۶ هزار سال پیش باز میگردد. در این نقطه رابطهای قدیمی میان سمنان و مازندران مییابیم و در نواحیِ گوناگون و ادوار مختلف، نمایانگرِ هزارهای کهن است. «ترنگ تپه» باستانی گرگان مُبَین وجود بازیهای آئینی در گذشته است و از دیگر سو به شمال خراسان میرسیم که ارتباطی با ماوراء النهر داشته و از دیگر سو، با گیلان در تماس است.
مجدی تاکید کرد: شمال کشور از دیگر سو با نواحیِ شمال تهران مرتبط است و از این رو میتوان گفت با یک فرهنگ و اثری طبیعی رو به رو هستیم که به هزارههای قبل از میلاد باز میگردد و ما آن را به عنوان سافلِ خاکستری میشناسیم و نشانههای آن در شمیرانات و تپه قیطریه نمود دارد. از این روست که این نقطه از تهران، با مازندران قرابتِ بسیار زیادی دارد که نشان دهندهی قدمتِ این مناطق است. از طرفی میدانیم که در آن روزگاران ساز حتما وجود داشته و کرنای پوست درختی که در مازندران ساخته میشود، همچنان قدمتی مشخص و معین پیدا نکرده است.
این پژوهشگر گفت: همانگونه که موسیقی در گیلان و رشت رواج داشته و موزیسینهای این خطه در دربار شاه حضور مییافتند، امکان ندارد که موسیقی در مازندران وجود نداشته باشد. در این جا بشقابی از جنس نقره در دست است که متعلق به ساری بوده و چهار نوازنده را نشان میدهد و به دوره ساسانی باز میگردد. لذا اگر تاریخِ این خطه را جستجو کنیم، شواهدی از موسیقیِ درباری متعلق به دوره ساسانیان را کشف میکنیم.
به گفته مجدی طیف موسیقایی مازندران از آذربایجان و تالش آغاز شده که حتی تعاملاتی با اقوام کرد و بلوچ داشته و این روند به غرب مازندران میرسد که تعاملی با شرق گیلان دارد. در ادامه به موسیقی مرکز مازندران میرسیم که برآیند موسیقیِ اصیلِ مازنی است و تا شرق ادامه یافته و با غربِ خراسان و ترکمن صحرا و گلستان پیوند میخورد.
نغمه شالیکارهای شمال
در ادامه برنامه رضا دیوسالار با اشاره به قطعهای که جز اثرات ماندگار زنده یاد «فیوض زاده» است، گفت: این کار متشکل از سرنا و دهل است که در موسیقی مراسمی(مربوط به مراسمهای مختلف مانند عروسیها و…) مازندران کاربرد داشته است. ملودی این کار، پیش نوازی یا پیش نمازی بوده است؛ به گونهای که وقتی در گذشته قصد برپایی عروسیها را در دهکده و روستاها داشتند، با این نغمات، قبل از اذانِ مغرب آبادی (اهالی روستا) را خبر میکردند.
وی افزود: پس از به صدا درآمدنِ بانگِ اذان مغرب اندکی سکوت میشد و با به جا آوردن فریضه نماز، ادامه عروسی را پیش میگرفتند. زندگی دامپروری و کشاورزی و به طور کلی کاشت، داشت و برداشت، همواره با موسیقی و ساز همراه بوده است. در این بین وجود ساز و سرود در خطه مازندران اثبات شده است و در این حوزه دانش بسیار داشتند و گروههای سرودشان حکایت از نوعی نظاممندی دارد.
دیوسالار تاکید کرد: در عین حال ۸۰ درصدِ زندگیِ امروز در خطه مازندران برآمده از موسیقی و سرودههای گذشته است. زندگی دامپروری شامل کوچ دام از ییلاق به قشلاق بوده و در برخی نقاط جلوهای دیگر داشته و این سبکِ معیشتی با ساز همراه بوده است.
وی ادامه داد: حتی در حوزه کشاورزی، گاه به اندازه یک فرد کشاورز برای یک نوازنده دستمزد تعیین میکردند تا شالیکاران به وَجد آمده و سختی کار را فراموش کنند. اگر خوش نشینان نقاط ویلاییِ مازندران و نوعِ خاصی از موسیقی که این طیف ایجاد میکنند را نادیده بگیریم، فرهنگ موسیقیِ کوچ هنوز هم در مازندران دیده میشود.
این پژوهشگر گفت: هرچند کشاورزی از دِرو به برداشتِ مکانیزه بدل شده است، اما موسیقی از گذشته بوده و هست و هم اینک جوانان و نوجوانان، بی آنکه گاو دوشیده باشند و چوپانی کرده باشند، به سازهای کهنِ این خطه علاقمند هستند. جوانان مازنی این ساز و نغمهها را فرا میگیرند و از رپرتوارها به شکلی خوب در ارکستر استفاده و اقدام به سازبندی میکنند.
این نوازنده و مدرس موسیقی در مصاحبه با رادیو گفتوگو، مراسم آیینی، شادمانهها، دلنوازی و نواختن برای گوسفندان را جزئی از آدابِ موسیقیایی مازندرانی دانست که همچنان زنده و پویاست و به کار گرفته میشود.
منبع: ايسنا
مجدی تاکید کرد: شمال کشور از دیگر سو با نواحیِ شمال تهران مرتبط است و از این رو میتوان گفت با یک فرهنگ و اثری طبیعی رو به رو هستیم که به هزارههای قبل از میلاد باز میگردد و ما آن را به عنوان سافلِ خاکستری میشناسیم و نشانههای آن در شمیرانات و تپه قیطریه نمود دارد. از این روست که این نقطه از تهران، با مازندران قرابتِ بسیار زیادی دارد که نشان دهندهی قدمتِ این مناطق است. از طرفی میدانیم که در آن روزگاران ساز حتما وجود داشته و کرنای پوست درختی که در مازندران ساخته میشود، همچنان قدمتی مشخص و معین پیدا نکرده است.
این پژوهشگر گفت: همانگونه که موسیقی در گیلان و رشت رواج داشته و موزیسینهای این خطه در دربار شاه حضور مییافتند، امکان ندارد که موسیقی در مازندران وجود نداشته باشد. در این جا بشقابی از جنس نقره در دست است که متعلق به ساری بوده و چهار نوازنده را نشان میدهد و به دوره ساسانی باز میگردد. لذا اگر تاریخِ این خطه را جستجو کنیم، شواهدی از موسیقیِ درباری متعلق به دوره ساسانیان را کشف میکنیم.
به گفته مجدی طیف موسیقایی مازندران از آذربایجان و تالش آغاز شده که حتی تعاملاتی با اقوام کرد و بلوچ داشته و این روند به غرب مازندران میرسد که تعاملی با شرق گیلان دارد. در ادامه به موسیقی مرکز مازندران میرسیم که برآیند موسیقیِ اصیلِ مازنی است و تا شرق ادامه یافته و با غربِ خراسان و ترکمن صحرا و گلستان پیوند میخورد.
نغمه شالیکارهای شمال
در ادامه برنامه رضا دیوسالار با اشاره به قطعهای که جز اثرات ماندگار زنده یاد «فیوض زاده» است، گفت: این کار متشکل از سرنا و دهل است که در موسیقی مراسمی(مربوط به مراسمهای مختلف مانند عروسیها و…) مازندران کاربرد داشته است. ملودی این کار، پیش نوازی یا پیش نمازی بوده است؛ به گونهای که وقتی در گذشته قصد برپایی عروسیها را در دهکده و روستاها داشتند، با این نغمات، قبل از اذانِ مغرب آبادی (اهالی روستا) را خبر میکردند.
وی افزود: پس از به صدا درآمدنِ بانگِ اذان مغرب اندکی سکوت میشد و با به جا آوردن فریضه نماز، ادامه عروسی را پیش میگرفتند. زندگی دامپروری و کشاورزی و به طور کلی کاشت، داشت و برداشت، همواره با موسیقی و ساز همراه بوده است. در این بین وجود ساز و سرود در خطه مازندران اثبات شده است و در این حوزه دانش بسیار داشتند و گروههای سرودشان حکایت از نوعی نظاممندی دارد.
دیوسالار تاکید کرد: در عین حال ۸۰ درصدِ زندگیِ امروز در خطه مازندران برآمده از موسیقی و سرودههای گذشته است. زندگی دامپروری شامل کوچ دام از ییلاق به قشلاق بوده و در برخی نقاط جلوهای دیگر داشته و این سبکِ معیشتی با ساز همراه بوده است.
وی ادامه داد: حتی در حوزه کشاورزی، گاه به اندازه یک فرد کشاورز برای یک نوازنده دستمزد تعیین میکردند تا شالیکاران به وَجد آمده و سختی کار را فراموش کنند. اگر خوش نشینان نقاط ویلاییِ مازندران و نوعِ خاصی از موسیقی که این طیف ایجاد میکنند را نادیده بگیریم، فرهنگ موسیقیِ کوچ هنوز هم در مازندران دیده میشود.
این پژوهشگر گفت: هرچند کشاورزی از دِرو به برداشتِ مکانیزه بدل شده است، اما موسیقی از گذشته بوده و هست و هم اینک جوانان و نوجوانان، بی آنکه گاو دوشیده باشند و چوپانی کرده باشند، به سازهای کهنِ این خطه علاقمند هستند. جوانان مازنی این ساز و نغمهها را فرا میگیرند و از رپرتوارها به شکلی خوب در ارکستر استفاده و اقدام به سازبندی میکنند.
این نوازنده و مدرس موسیقی در مصاحبه با رادیو گفتوگو، مراسم آیینی، شادمانهها، دلنوازی و نواختن برای گوسفندان را جزئی از آدابِ موسیقیایی مازندرانی دانست که همچنان زنده و پویاست و به کار گرفته میشود.
منبع: ايسنا
برچسب ها :
ناموجود
اشتراک در
0 نظرات
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0