ایسنا/خراسان رضوی عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران با اشاره به تحولات اخیر قزاقستان گفت: این تحولات را نباید تحولاتی زیرساختی و بنیادی دانست چراکه ساختار حاکم بر کشورهای آسیای میانه به گونهای نیست که اتفاقات اینچنینی به راحتی به تغییر و تحولات اساسی در سیستمهای حکومتی این کشورها منجر شود.
دکتر کیومرث یزدانپناه در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: کشورهای آسیای میانه جزئی از کشورهای مستقل مشترکالمنافع هستند و همچنان سایه روسیه بالای سرشان است. همچنین تغییر ساختار سیاسی در کشورهای آسیای میانه تابع یکسری مولفههاست که در حال حاضر هیچکدام از این مولفهها در این کشورها دیده نمیشود. در ۲ دهه گذشته هم شاهد شکلگیری برخی از تغییرات در ۲ حوزه قفقاز و آسیای میانه بودیم که در نهایت هیچکدام از اینها به درستی به سرانجام نرسید.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان کرد: تحولات اخیر قزاقستان در نوع خود بسیار بیسابقه بود و به سرعت هم گستره جغرافیای سیاسی این کشور را در بر گرفت و باعث اشغال فرودگاه آلماتی توسط مردم شد. از طرف دیگر شدت سرکوب همراه با خشونت اعتراضات نیز در نوع خود بیسابقه بود. ظاهرا بهانه بحران اخیر افزایش قیمت گاز مایع بود. با توجه به شرایط سخت اقتصادی کشورهای آسیای میانه از جمله قزاقستان این موضوع برای مردم قابل تحمل نبود و به نظر میرسد مسئولان قزاقستان در خصوص افزایش قیمت گاز مایع، آن هم در زمستان، بیاحتیاطی کردند اما آن چیزی که مسلم است، این است که این حجم از اعتراضات میتواند زنگ خطری جدی برای نظامهای بسته حکومتی که روشهای سرکوبگرانه دارند، باشد. باید به خاطر داشت که همواره در طول تاریخ ریختن خون در خیابانها تاوان سنگینی در پی داشته است.
وی در خصوص نقش سایر کشورها نظیر ترکیه و روسیه در تحولات اخیر قزاقستان عنوان کرد: به نظر من نقش ترکیه را نباید خیلی بزرگ کرد؛ بزرگنمایی نقش ترکیه در هر حوزه ژئوپلیتیکی مانند دمیدن در بادکنکی پر از هواست؛ لذا برجستهسازی نقش ترکیه در تحولات منطقهای کار اشتباهی است چون اساسا این کشور توان این را ندارد که بتواند در بسیاری از مباحث منطقهای خود را درگیر کند. هر چقدر ترکیه بخواهد دامنه وسعت جغرافیایی نفوذ خودش را که معمولا هم مبتنی بر مداخلات بیمورد است، در منطقه افزایش دهد، هزینهها و چالشهای داخلی خویش را افزایش داده و مطمئنا با توجه به ساختاری که ترکیه از منظر سیاسی دارد که معمولا هم در این کشور کودتاهای خشنی اتفاق میافتد، دخالت بیشتر در امور سایر کشورها ممکن است خود ترکیه را درگیر کند.
عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران ادامه داد: اما در خصوص روسیه شرایط متفاوت است و با توجه به اینکه کشورهای آسیای میانه از جمله قزاقستان جزئی از کشورهای مستقل مشترکالمنافع است و با روسیه خصوصا در حوزه انرژی اشتراکاتی دارد؛ لذا هرگونه مخاطرات سیاسی و ژئوپلیتیکی که این کشورها را دچار چالش کند، منجر به حضور مستقیم و بدون اجازه روسیه میشود.
یزدانپناه اضافه کرد: همچنین با توجه به رویکردهای امنیتی که روسیه در عمق ژئوپلیتیک خود دارد، در خصوص حضور اخیر نیروهای نظامی روسیه در قزاقستان برداشتهای متفاوتی وجود دارد. عدهای این کار روسیه را مداخلهگرانه و سرکوبگرانه میدانند و عدهای دیگر آن را در راستای بازگشت هرچه سریعتر آرامش و ممانعت از گسترش درگیریها در قزاقستان و سایر کشورها ارزیابی میکنند اما به طور کلی با توجه به اینکه روسیه در قبال کشورهای پیرامونش مخصوصا حیات خلوت ژئواستراتژیک خویش سیاست خارجی پیچیده و مبهمی دارد؛ لذا خیلی نمیتوان ارزیابی دقیقی از روند مداخلات روسیه در امور داخلی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز ارائه داد.
وی با بیان اینکه روسیه برای سیاست خارجی خویش در مناطق مختلف دنیا برنامههای متفاوتی دارد، اظهار کرد: با توجه به قدرتمند بودن روسیه نمیتوان گفت تمرکز این کشور بر یک منطقه جغرافیایی مانند قزاقستان منجر به غفلتش از سایر مناطق میشود. اوکراین همواره یک پای ثابت در سیاست خارجی روسیه است. همچنین شبهجزیره کریمه، دریای سیاه و اروپای شرقی و جنوبی نیز همواره زیر نظر روسیه قرار دارد. به علاوه سوریه نیز هرگز مورد غفلت روسیه قرار نخواهد گرفت اما اگر دامنه درگیریهای قزاقستان به چند کشور کشیده شود، طبیعتا ممکن است بخشی از سیاستهای خارجی روسیه در برخی از مناطق پیرامونیاش تحتالشعاع قرار گیرد و موجب غفلتهایی شود ولی در هر صورت با توجه به شرایط روسیه هر گونه غفلت از مناطق پیرامونی ممکن است منجر به ضربهپذیری این کشور شود.
استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تهران با بیان اینکه در حال حاضر کشورهای آسیای مرکزی برای قدرتهای بزرگ مانند آمریکا اهمیت چندانی ندارد، گفت: زمان اینکه قدرتهای بزرگ بخواهند در امور کشورهایی نظیر ممالک آسیای مرکزی مداخله کنند، گذشته است چراکه نفعی برایشان ندارد. اگر منفعتی داشت، آمریکا افغانستان را حفظ میکرد؛ لذا در تحولات اخیر قزاقستان خیلی رد پایی از قدرتهای فرامنطقهای به ویژه آمریکا دیده نمیشود و حتی چین هم خیلی تمایلی ندارد که در مورد این موضوع مداخلهای داشته باشد. بر همین اساس مشاهده میشود قدرتهای بزرگ در زمینه تحولات قزاقستان کاملا سکوت کردهاند. فعلا باید تحولات اخیر قزاقستان را به صورت تحولاتی مقطعی و برقآسا بررسی کرد و اگر دوباره آتش ناامنیها و شورشهای داخلی شعلهور شد، آنگاه میتوان بیشتر به ابعاد قضایا پرداخت و نسبت به تحولات این کشور عمیقتر شد.
یزدانپناه با اشاره به تلاشهای مردم قزاقستان برای ایجاد اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورشان عنوان کرد: مردم قزاقستان از فضای تکبعدی و تکساختی حاکم بر سیستم کشورشان به ستوه آمدهاند. قزاقستان مانند بسیاری از کشورهای دیگر طی این ۲ سال به دلیل شیوع کرونا در حوزههایی مانند اقتصاد و بهداشت با بحران مواجه بود. به علاوه در قزاقستان یک فساد اجتماعی عجیب و غریبی هم حاکم شده که این موضوع نیز مردم این کشور را آزار میدهد. حکومت هم به دلیل تکساختی بودن و مشی اقتدارگرایانهای که دارد، نسبت به مطالبات مردم بیتوجه است و سعی میکند اعتراضات و مطالبات مردم را با خشونت جواب دهد.
وی افزود: این موارد باعث شده صبر و تحمل مردم قزاقستان تمام شود و ناکامی این کشور در متنوعسازی اقتصاد خویش طی سالهای اخیر نیز وبال گردنش شده است؛ لذا ما اکنون شاهد خیزش بیثباتی در قزاقستان هستیم. هرچند تحولات اخیر این کشور که به سرعت هم سرکوب شد، چندان نمیتواند بسترساز تحولاتی عمیق باشد اما اگر قرار باشد روزی این زخم کهنه سر باز کند، قطعا مردم این کشور مجددا تسلیم خشونتها نخواهند شد و چالشهای ساختاری کل جغرافیای قزاقستان را در بر خواهد گرفت؛ آن زمان است که باید جهان، منطقه و رهبران قزاقستان منتظر تحولات عمیق سیاسی و تغییرات گسترده در این کشور باشند. ضمن اینکه به طور کلی احتمال خیزشهای متفاوت ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی بالاست.
عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران ادامه داد: این موضوع برای کشورهایی مانند روسیه هم ممکن است دشوار باشد اما در نهایت روسیه نمیتواند بیش از حد در امور داخلی قزاقستان دخالت کند یا روی مردم این کشور و معترضان اسلحه بکشد چراکه قطعا این کار با واکنشهای جهانی مواجه میشود و برای روسیه هزینهها و تبعات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.
یزدانپناه خاطرنشان کرد: به طور کلی هر گونه مداخلات مسکو در مسائل امنیتی، جغرافیایی و سیاسی کشورهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق ریشه در ملاحظات ژئوپلیتیکی روسیه دارد. گاهی اوقات این ملاحظات تا حدی برای مسکو دردسرآفرین است که شدت مداخله روسیه در آن کشورها را افراطی میکند و همین مساله هم ممکن است در ادامه مسیر هزینههای ژئوپلیتیکی مسکو نسبت به تحولات پیرامونش را به شدت افزایش دهد. یعنی مشابه همان چیزی که در خصوص اوکراین و شبهجزیره کریمه اتفاق افتاد و هزینههایی که مسکو در رابطه با نوع برخوردش با اوکراین میدهد یا هزینههایی که در مورد گرجستان و چچن داد، ناشی از همین ملاحظات شدید ژئوپلیتیکی مسکو است که روسیه را وادار میکند بر مبنای جبر ژئوپلیتیکی گاهی اوقات واکنشهای بسیار تندی از نوع مشت آهنین از خود نشان دهد. قطعا استمرار اینگونه رفتارها از سوی روسیه در آینده پیامدهای ژئوپلیتیکی پرهزینهای را برای این کشور در پی خواهد داشت.
انتهای پیام