دانلود زیرنویس فیلم The Yellow Handkerchief 1977 زیرنویس فیلم دستمال زرد فیلمی ژاپنی به کارگردانی یوجی یامادا است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این فیلم برنده اولین جایزه بهترین فیلم در جایزه آکادمی ژاپن بود. این فیلم از آهنگ آمریکایی “Te a Yellow Ribbon Round the Ole Oak Tree” الهام گرفته شده است که خود بر اساس یک مجموعه ستون نوشته شده توسط روزنامه نگار پیت همیل برای نیویورک پست در سال 1971 ساخته شده است.

براي دانلود زيرنويس اينجا کليک کنيد

زیرنویس فیلم The Yellow Handkerchief 1977 کینیا هانادا که عاشق نوبوکو شده بود، ناگهان از کارخانه ای که در آن کار می کرد بازنشسته شد. او با کمک هزینه بازنشستگی خود، یک مزدا فامیلیا قرمز روشن خرید و برای شفای قلب شکسته خود به تنهایی با کشتی به هوکایدو رفت. کینیا که از کوشیرو به آباشیری آمده بود، جلوی ایستگاه با زن شروع به صحبت کرد.

در همین حال، یوساکو شیما، کارگر سابق معدن زغال سنگ که دوران محکومیت خود را به پایان رسانده است، از زندان آباشیری آزاد می شود. او در کافه تریا توقف می کند و آبجو با سس سویا رامن و کاتسودون سفارش می دهد. کینیا، که تازه در آباشیری بود، زنی به نام کائوری موموی را نیز برمی‌دارد، که پس از مدتی سخت با همکارانش در محل کار به توکیو آمد و با او یک غذا صرف کرد. یوساکو که غذایش را تمام کرد و در اداره پست ایستاد، یک کارت پستال نوشت و آن را پست کرد.

کینیا با آکمی و اوکیوکی، دو نفری که به ساحل آمدند و یوساکو، که او نیز آنجا بود، مجبور به گرفتن عکس شدند، شروع به رانندگی می کند. آن دو با او سوار می شوند و سفر را آغاز می کنند.

آن شب، کینیا که در مسافرخانه آکانکو اونسن با مانما و آکمی در اتاق مشترک بود، با آکمی شروع به بحث کرد و به آکمی تکیه داد و گفت: «فقط یک بوسه». عاکمی که مقاومت می کرد ناگهان از حرکت ایستاد و شروع به گریه کرد. یوساکو که در اتاق کناری می ماند، صدای آشفتگی را می شنود و به کینیا فریاد می زند.

دانلود زیرنویس فیلم دستمال زرد 1977 این سه نفر با اینکه خیلی خسته هستند به سفر ادامه می دهند. روز بعد، در نزدیکی ایستگاه Rikubetsu، یوساکو در حالی که در یک اتاق غذاخوری کوچک در نزدیکی محل تولد کینیا خرچنگ می‌خورد، صحبت نمی‌کرد. پس از آن، آکومی به جای کینیا که در خیابان در حالی که در حین رانندگی احساس درد شکم می کرد، به توالت رفت، گفت: «رفتم معافیت موقت» تا از تراکتور ماشین مقابل عبور کنم، اما ماشین منحرف شد. در هرج و مرج، او از ماشین در میان زمین های کشاورزی بیرون رفت و یک ماشین را به زور داخل علوفه های یونجه کرد، که باعث شد کینیا و آکمی با هم بحث کنند و آکیمی شروع به گریه کرد. در حال مذاکره با یوساکو، او در خانه مزرعه خواهد ماند. سپس یوساکو با کینیا در مورد نگرش غیر اصولی علیه آکمی کینیا بحث کرد. از مکالمه داخل ماشین مشخص می شود که یوساکو به سمت یوباری می رود که زمانی در آنجا زندگی می کرد.

زیرنویس The Yellow Handkerchief 1977 در پارکینگ در اوبیهیرو، کینیا به یک لینکلن کانتیننتال لگد می زند که فکر می کند بدون مراقبت است. در نتیجه، او توسط مردی به سبک یاکوزا که سوار بود اما پس از ضدحمله یوساکو از مشکلات فرار کرد، ضربه می زند. با این حال، همانطور که یوساکو ماشین را همانطور که بود راند، داستان باز شد. ماشین آنها در بازرسی همزمان یک سرقت دستگیر شد و مشخص شد که یوساکو بدون گواهینامه است. در پاسخ به این سوال که چرا بدون مجوز است، گفت که از شش سال گذشته تا دیروز به جرم قتل در زندان بوده است. او به نزدیکترین ایستگاه پلیس شینتوکو منتقل می شود، جایی که رئیسی که پرونده یوساکو را به عهده داشت، واتانابه کیوشی، به طور اتفاقی در حال انجام وظیفه است و احساسات گرم او او را خوشحال می کند. یوساکو که از ایستگاه پلیس بازگشته است، می گوید که از طریق قطار به سفر ادامه می دهد، اما در نهایت، سفر سه نفره ادامه دارد.

یوساکو به تدریج در ماشین و در اتاق مسافرخانه از گذشته خود صحبت می کند. او از ملاقات با همسرش میتسو که در سوپرمارکت صندوقدار بود، عروسی و ماه عسل خوششان اشاره می کند. پس از آن، یوساکو خوشحال شد که به نظر می رسد میتسو باردار شده است. او بدون اینکه پدر و مادرش را بشناسد بزرگ شد زیرا پدرش در جنگ جان باخت. او گفت که می‌خواهد به میتسو بگوید که او به زودی به دکتر می‌رود و با شجاعت سر کار رفت که میتسو گفت: “اگر باردار هستی، دستمال زرد را روی چوب پرواز کن.” یوساکو، که در راه بازگشت از محل کار، یک دستمال زرد را در حال بال زدن پیدا کرد، احساس کرد که دارد به بهشت برمی‌خیزد. با این حال، چند روز بعد، با وجود اینکه او گفت: “در این کار زیاده روی نکنید”، میتسو که سخت کار می کرد، سقط جنین کرد. یوساکو در بیمارستان از گذشته میتسو مطلع می شود. این یک سقط جنین پنج سال قبل بود. او گفت: «از زنی که مخفیانه پنهان می شود متنفرم. با وجود اینکه میتسو گفت از سقط جنین قبلی خبر نداشت، یوساکو ناامید ناامید شد، شب به مرکز شهر رفت و با چیمپیرا دعوا کرد. در درگیری مردی کشته می شود.

یوساکو، دستگیر شده و در زندان، تصمیم به طلاق می گیرد. یوساکو به میتسوه که ما را ملاقات کرد دستور داد و گفت: “اکنون شما هنوز جوان هستید و اگر چنین احساسی دارید، ممکن است مرد خوبی باشید، خوشحال باشید.” میتسو گریه کرد: «تو آدم خودخواه بودی، حتی زمانی که من با تو آشنا شدم.» اما این یک ابراز عشق برای مردی به سبک او بود که فقط می توانست زندگی ناشیانه ای داشته باشد.» پس از مدتی، اخطاریه طلاق فرستاده شد. به زندان سرزنشش می‌کنم، «معجب می‌کنم آن موقع چه کار می‌توانم بکنم.» «چرا این‌طور یاکوزا شدی؟» «فردا با ساپورو خداحافظی می‌کنم.» «اگر کار نمی‌کردم، ممکن بود. برو توکیو.» کینیا گریه می کند.

زیرنویس فیلم دستمال زرد 1977 یک گروه تئاتر سرگردان (تئاتر متحد) در میدان کوچک در حال آواز “Ginza Kankan Musume” هستند، اما یوساکو با تماشای جریان پخش کپور در آسمان به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد. گفته می شود که یوساکو به تنهایی به سمت یوباری می رود. وقتی از او پرسیدند چرا اعتراف کرد که درست پس از آزادی برای میتسو در آباشیری کارت پستال فرستاده است. کارت پستال می گفت: “اگر هنوز تنها هستی و منتظر من هستی… یک دستمال زرد به جریان ماهی کپور آویزان کن. این نشانه است. اگر پایین نیست، فقط برمی گردم. دیگر هرگز در یوباری ظاهر نمی شوم. ” با شنیدن این موضوع، کینیا و آکمی تصمیم می گیرند بدون تردید با هم به یوباری بروند.

زیرنویس دستمال زرد 1977 «به عقب برمی گردم»، «نمی توانم فکر کنم او تنهاست»، «من با کسی هستم» و احساسات یک مرد لرزان و دو نفر به آن دامن می زند. یوساکو که ترسو است، “او نباید منتظر من باشد” از او می خواهد که برگردد و یک بار این کار را انجام می دهد. در پاسخ به اقناع، دوباره به یوباری بازگشت. ماشین وارد شهر یوباری می شود. آکمی مناظر را یکی یکی برای یوساکو توضیح می دهد که دیگر نمی تواند بیرون را نگاه کند و یوساکو پاسخ می دهد. یوساکو راه را به صدای “از گذرگاه راه آهن عبور کردم” توضیح می دهد. شما می توانید آهنگ های کودکانه در مورد “backspin” را بشنوید. کینیا این اتفاق را بعید می داند که او ممکن است حرکت کرده باشد. بالاخره ماشین ایستاد و کینیا و آکمی بیرون رفتند و اطراف را نگاه کردند.

کینیا بدون اینکه آن را پیدا کند گفت: “من الان جلوی حمام هستم” اما چیزی در دید او بود. وقتی آکمی با کینیا تماس می گیرد، فریاد می زند: “هو، آن!” ده ها دستمال زرد جلوی خط دید در باد بال می زد. یوساکو در میان جمعیت هل داده می شود. برای اتحاد دوباره این دو به هیچ حرفی نیاز نبود. آنها به یکدیگر خیره می شوند و دوستانه در خانه ناپدید می شوند.

کینیا و آکمی که این رویداد را دیدند به طور طبیعی در ماشین دست در دست هم می گیرند، یکدیگر را به شدت در آغوش می گیرند و می بوسند. دستمال زرد رنگ شادی روی یک میله کوینبوری در پس زمینه شهر یوباری آویزان است.