سطح هوشیاری به عدد سه رسیده بود شک کردم نکنه اتفاقی در مغز افتاده باشه، سیتی و امآرای کردیم و خوشبختانه نرمال بود، درمان ادامه یافت. گویی هنوز زمان عزیمت فرا نرسیده بود.
بیمارستانها جای سوزن انداختن ندارند، مراکز درمانی بیش از ظرفیتشان نیرو گرفتهاند کادر درمان کمر همت بستهاند تا کاری کنند ماندگار، سفید پوشانی که میخواهد روی کرونا را سیاه کنند.
دارو و تخت برای بیماران جدید پیدا نمیشود، وضعیت حاد کرونا در استان بوشهر به مرحله خطرناکی رسیده، اما کادر درمان کمر همت بسته و نفس زنان به دنبال آن است تا نفسی قطع نشود.
دکتر فرهاد عباسی متخصص بیماریهای داخلی و عفونی در صفحه شخصی خود در ایسنتاگرام ماجرای یکی از بیماران کروناییش را نوشته است.
«وقتی بستری شد اکسیژنش حدود هشتاد بود و درگیری حدود هشتاد درصدی داشت.
درمان شروع شد، رمدیسیویر، پالس متیل، اکمترا و…ولی جواب نداد و اکسیژن مرتب و به سرعت پایین میومد، هفتاد، شصت، پنجاه، چهل…دیگه نمیشد صبر کرد، انتوبه و وصل به دستگاه ونتیلاتور شد.
همراهش گفت بچهها و خانمش بیمار بودهاند و او طی مراقبت از اونها کووید گرفته، او در حق خانواده فداکاری کرده بود و ما هم باید در حق او فداکاری میکردیم.
سطح هوشیاری به عدد سه رسیده بود. شک کردم نکنه اتفاقی در مغز افتاده باشه، سیتی و امآرای کردیم و خوشبختانه نرمال بود.
از متخصص بیهوشی خواهش کردیم با توجه به اینکه گازهای خونی نرمال است زودتر از دستگاه جداش کنه، انجام شد و تحمل کرد. درمان ادامه یافت. گویی هنوز زمان عزیمت فرا نرسیده بود. به تدریج جواب داد و آرام آرام بهتر شد، هم اکسیژن و هم بالین.
این اواخر اصرار داشت که مرخص بشه. از تخت پایین آوردمش و گفتم راه برو تا اکسیژن را سنجش کنم. گفت: دکتر میتونم تمام بخش را بدوم و امروز که مرخصش کردم گویی بار سنگینی از دوشم برداشته شد. امید که خودش و خانواده اش همواره در صحت و سلامت باشند.
آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه فال به نام من دیوانه زدند.»
منبع: ايسنا