دانلود زیرنویس فیلم The Nature of the Beast 1995 طبیعت هیولا (عنوان اروپایی: شرکت بد، عنوان بریتانیا: مرد هچت) یک فیلم ترسناک رازآلود مستقیم به ویدئوی آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی ویکتور سالوا و با بازی اریک رابرتز و لنس هنریکسن است که در سال 1995 منتشر شد.
براي دانلود به لينک زير مراجعه کنيد
https://blue-subtitle.com/the-nature-of-the-beast-1995/
داستان در ژوئیه 1993 در جنوب کالیفرنیا می گذرد. جک پاول یک تاجر با همسر و فرزندانی است که در سن دیگو زندگی می کنند. او در راه خانه است، زمانی که برای بررسی صحنه جنایت به کنار جاده می رود. کلانتر به او می گوید که یک جسد بریده شده در صندوق عقب یک کرایسلر پیدا شده است، و به او توصیه می کند که دست از کار نکشد، و “دوست جدیدی پیدا نکند.”: “Hatchet Man”.
در ادامه مسیر، جک با یک مسافربر روبهرو میشود، اما به راه خود ادامه میدهد. جک در یک غذاخوری توقف میکند و به همان مردی برخورد میکند که خود را آدریان معرفی میکند. جک از اینکه زودتر توقف نکرده عذرخواهی میکند و پیشنهاد خرید ناهار آدریان را میدهد. پتسی با هیجان در مورد کیفی پر از 1.25 میلیون دلار پول اوباش صحبت می کند که روز قبل از یک کازینو در لاس وگاس به سرقت رفته بود.به نظر می رسد جک به زودی به پیشخدمتشان پتسی لقب “جنگل بلز” را می دهد، زیرا دستبندهای نقره ای که روی یک مچ می بندد. آدریان به جک میگوید که در مورد افرادی که ملاقات میکند بسیار شهودی است و معمولاً میتواند در عرض چند دقیقه پس از ملاقات با آنها همه آنچه را که باید درباره آنها بداند بگوید. برای مثال، فردی بازنده است که با عصبانیت به اطراف میچرخد و کیفش را زیر میز میکشد. جک قبل از اینکه آدریان از او بپرسد که در کیفش چیست قانع نشده است.وقتی آدریان بلند می شود تا روی پتسی در آشپزخانه حرکت کند، جک او را رها کرده و فرار می کند.
در حالی که جک در بزرگراه رانندگی می کند، به یک گوینده اخبار رادیویی گوش می دهد که داستان کیف سرقتی را بازگو می کند و درباره یک رشته قتل که در آن همه قربانیان تکه تکه شده اند صحبت می کند. نشت مواد شیمیایی. جک به یک متل مراجعه میکند. در نیمههای شب، جک از خواب بیدار میشود و به بیرون از اتاقش میرود تا صحنه جنایت دیگری را بررسی کند، صحنهای که پشت ناهارخوری واقع شده است، جایی که او و آدریان در آن روز ناهار خوردهاند. بازوی بریده شده با دستبندهای نقره در کیفی قرار داده شده و آدریان در سایه ها پنهان شده است. آدریان در اتاق متل خود به جک می پیوندد و در حمام شلیک می کند. وقتی به نظر می رسد آدریان بیهوش است، جک دوباره سعی می کند آنجا را ترک کند، اما ماشین او روشن نمی شود. آدریان تصادفاً بیرون میآید و فاش میکند که دوشاخههای ماشین جک را برداشته است، و به جک میگوید دیگر ترک نکند، یا “با پلیس تماس میگیرم”.