اخبار 43
آمریکاییها میدانند برای بازگشت به برجام چه بکنند/ سلاح هستهای در دکترین دفاعی ما جایی ندارد
منتشر شده
5 ماه پیشدر

نماینده کشورمان در سازمان ملل در گفت و گویی مواضع کشورمان را درباره روند بازگشت آمریکا به پایبندی به توافق هسته ای تشریح کرد.
به گزارشی ایسنا، مجید تخت روانچی نماینده کشورمان در سازمان ملل در گفت و گویی با شبکه یورو نیوز، در پاسخ به این سوال که آیا زمان ضربالاجل ایران برای خروج از پروتکل الحاقی تغییر کرده است، گفت: قبل از اینکه به سوال شما پاسخ دهم باید بگویم که ما گزارش های متعدد آژانس را داریم که کاملا نشان میدهد همکاری ایران با آژانس به صورت کامل انجام شده. وقتی که ایالات متحده به صورت غیرقانونی از برجام خارج شد، دیگر کشورهای باقیمانده در برجام به ما اصرار داشتند که رفتاری مشابه آمریکا نکنیم و از توافق خارج نشویم چرا که آنها خسارتهای ایران را جبران میکنند. ما یک سال برای این منظور صبر کردیم اما در عمل اتفاقی نیفتاد. همان زمان دولت ایران تصمیم گرفت به صورت چند مرحلهای تعهدات خود را کاهش دهد. البته همین امر هم بر مبنای بند ۳۶ برجام صورت پذیرفت. از سوی دیگر مجلس هم مدتها در این خصوص بحث کرده بود که چه راهکارهایی در قبال این وضعیت انجام دهد و در نهایت این قانون تصویب شد. بر اساس این قانون ما تعهداتی در چارچوب قوانین کشوری داریم. بر اساس این قانون ما باید گامها را بردایم که البته برخی از آنها مثل شروع غنیسازی ۲۰ درصدی را شروع کردیم. مرحله بعدی آن که قرار است ۲۱ فوریه اتفاق بیفتد همانطور که شما اشاره کردید این است که اگر تا آن زمان مطالب مجلس محقق نشود دولت باید به اجرای پروتکل الحاقی پایان دهد. ضمن اینکه توجه داشته باشید که همین هم طبق برجام اقدامی داوطلبانه از سوی ایران بوده است.
روانچی در توضیح این که آیا این یعنی بعد از آن تاریخ نظارتهای آژانس ادامه دارد اما اجرای پروتکل الحاقی متوقف میشود، بیان کرد: بله همینطور است. شرایط برمی گردد به پیش از توافق برجام. یعنی ما در چارچوب پادمان و ان پی تی به تعهدات خود عمل میکنیم و بر همین اساس هم ماموران آژانس در ایران حضور خواهند داشت.
نماینده کشورمان در جواب این سوال که تغییری در ضربالاجل ایران ایجاد نشده است، گفت: خیر. بر اساس همان مصوبه مجلس است.
او در توضیح این که انتظار ایران از آمریکا چیست و اگر مثلا واشنگتن گام مثبتی انجام دهد که نشاندهنده تغییر راهبرد کلی این کشور در قبال ایران باشد برای ایران کافی نخواهد بود، تشریح کرد: مصوبه مجلس مشخص است. ما هیمشه گفتهایم آمریکا باید به برجام برگردد. یعنی باید به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام برگردد. باید تحریمهایی که در خود برجام مشخص شده چه هستند را لغو کند. تحریمهایی که در دوره ترامپ به عناوین دیگر تصویب شد را باید لغو کنند و البته یک سری تحریمهای جدیدی هم در دوره ترامپ تصویب شد که که آنها هم باید لغو شوند. در نتیجه مشخص است که آمریکا باید چه کارهایی انجام دهد.
نماینده کشورمان در سازمان ملل درباره این که «اگر حرکت مثبت کوچکی از سوی آمریکا صورت بگیرد از نظر ایران قابل قبول نخواهد بود»، اظهار داشت: مصوبه مجلس روشن است که چه اتفاقی باید بیفتد. ما بر همان اساس باید عمل کنیم و بر همان اساس هم عمل خواهیم کرد.
او درباره این که در رسانههای آمریکایی گزارشهای منتشر شده بود مبنی بر اینکه دولت آمریکا برنامههایی دارد برای کاهش فشار بر ایران بدون رفع تحریم ها و اگر احیانا این اتفاق بیفتد واکنش ایران چه خواهد بود، توضیح داد: مصوبه مجلس که مشخص است و باید بر همان اساس عمل شود. الان هم زود است که بخواهیم قضاوت کنیم آمریکا چه اقدامی بکند و ما در مقابلش چه اقدامی باید انجام دهیم. آمریکاییها می دانند باید چه بکنند. باید تصمیم شان را بگیرند. همین حالا که من خدمت شما هستم آمریکا ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ و ناقض برجام است. یعنی همان سیاستی که در دوره ترامپ انجام میشد هنوز هم ادامه دارد. هیچ تغییری ما ندیدیم. آمریکا باید تصمیم بگیرد که میخواهد سیاست شکست خورده فشار حداکثری را ادامه دهد یا واقعا می خواهد متوجه شود که آن سیاست اشتباه بوده و رویکرد جدیدی را اتخاذ میکند. البته در صحبت میگویند که سیاست فشار حداکثری سیاست شکست خورده ای بوده.
روانچی درباره این که آیا آمریکا به طور مستقیم به شکست خورده بودن این سیاست اذعان کرده است، پاسخ داد: خیر. ما مستقیم تماسی نداشتیم.
این دیپلمات ارشد کشورمان در پاسخ به گفته خبرنگار یورونیوز مبنی بر این که یکی از رسانههای فرانسوی گزارشی منتشر کرده بود که بعد از روی کار آمدن دولت آقای بایدن مذاکراتی از طرف دولت جدید با شخص او در واشنگتن صورت گرفته است، بیان کرد: خیر. صحت ندارد. ما هیچ مذاکره مستقیمی با آمریکایی ها نداشتیم. چیزی که عرض میکردم این بود که مسئولین وزارت خارجه آمریکا و سخنگوی وزارت خارجه این کشور اعلام کردند سیاست فشار حداکثری شکست خورده. بنابراین این را باید در عمل اثبات کنند صرفا به حرف نمی شود.
روانچی در توضیح این که آیا ایران برنامهای ندارد که خودش قدمی را برای این منظور بردارد و آیا ایران نمیخواهد گام نخست را بردارد، مطرح کرد: این انتظار غلطی است که اینها میگویند ایران گام اول را بردارد. ما که در برجام هستیم. کسی که از برجام خارج شده باید ثابت کند تغییر رویه داده است. چطور انتظار می رود ایران که در برجام است گام بردارد؟ ایران چه گامی بردارد؟
او درباره این که «در حال حاضر دیگر ایران هم در برجام نیست»، گفت: خیر. ایران هنوز در برجام حضور دارد.
نماینده کشورمان در سازمان ملل درباره این که غنی سازی اورانیوم ایران در حال حاضر بالاتر از حد معین در برجام است، تشریح کرد: بله درست میفرمایید. ولی این ها همه در چارچوب ماده ۳۶ برجام است که وقتی یک خلاف و نقض شدید و آشکاری از سوی یک طرف انجام میشود طرف مقابل میتواند یا به طول کلی تعهداتش را انجام ندهد و یا برخی از تعهداتش را انجام ندهد و ما مورد دوم را انتخاب کردیم و برخی از تعهدات خود را انجام ندادیم. ضمن اینکه نکته مهم این است که به محض اینکه آمریکا به اجرای تعهدات خود به صورت کامل و بدون پیش شرط بازگردد ما هم به اجرای تعهدات خود باز خواهیم گشت و این قدمهایی که ما برداشیتم کاملا برگشت پذیر است.
در ادامه این گفت و گو، او در پاسخ به این که اگر فرض کنیم ایران گام نخست را برنداشته است، گام بعدی ایران چیست و آیا آنطور که آقای علوی، وزیر اطلاعات گفتند تغییری در راهبرد ایران ایجاد شده و ایران به سمت ساخت سلاح اتمی حرکت میکند، مطرح کرد: سیاست ما در ارتباط با استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای روشن است. ما بارها اعلام کردیم که عضو ان پی تی هستیم و فتوای رهبری هم روشن است. سلاحهای هستهای در دکترین دفاعی ما جایی ندارد و بنابراین موضع ما در این زمینه کاملا روشن است که ما نه به ساخت سلاح هستهای علاقه داریم و نه به سمتش میرویم. در عین حال به عنوان عضو ان پی تی لازم است که از مزایای این معاهده برخوردار شویم و مزایای آن این است که به صورت کامل از انرژی هستهای به صورت صلح آمیز استفاده کنیم.
روانچی در جواب این سوال که «پس صحبت آقای علوی را تایید نمیکنید؟ یعنی تغییری در راهبرد کلی جمهوری اسلامی ایجاد نشده» گفت: عرض کردم ما عضو ان پی تی هستیم و متعهد هستیم به آنچه امضا کردیم و هیچ تغییری در سیاست ما ایجاد نشده است.
او درباره این که آیا گفتگوهایی در خصوص آزادی زندانیان دو تابعیتی اخیرا به بین دو طرف صورت نگرفته است، بیان کرد: اخیرا صورت نگرفته ولی موضع ما روشن است و بارها اعلام کردیم. البته ما دو تابعیتی را از نظر قانونی تحت این عنوان به رسمیت نمیشناسیم و شهروندان ایرانی بر اساس قوانین کشور شهروند ایران هستند ولی در ارتباط با موضوعی که شما گفتید ما بارها موضع خود را اعلام کردیم.
روانچی سپس در پاسخ به این که «اما در دولت آقای بایدن گفتگویی در این خصوص شکل نگرفته»، به خبرنگار یورونیوز گفت: خیر. هیچ گفتگویی چه در زمینه بحث هستهای و چه در ارتباط با بقیه مباحث با دولت بایدن نداشتیم.
نماینده کشورمان در سازمان ملل در پاسخ به این سوال که آیا ترجیح ایران این است در مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا کشورهای منطقه مانند قطر نقش میانجی را داشته باشند یا کشورهای اروپایی، توضیح داد: عرض کردم. تعهدات آمریکا روشن است و چیزی نیست که نیازی به بحث و تبادل نظر و اینجور مباحث داشته باشد. اگر آمریکایی ها تصمیم بگیرند که به تعهدات خود برگردند. خودشان هم روشش را می دانند. بنابراین چیزی که لازم است این است که تصمیم سیاسی در واشنگتن گرفته شود. حالا صحبتی که آقای دکتر ظریف در مورد بورل کردند این است که اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده برجام در شورای امنیت و قطعنامه۲۲۳۱ از اتحادیه نام برده شده است. بنابراین نقشی که اتحادیه اروپا دارد هماهنگ کننده اجرای برجام است.
انتهای پیام
منبع:ایسنا
شاید دوست داشته باشید
اخبار 43
نظریان: فدراسیون اسکی حتی یک پیست هم ندارد/ نمیدانم برای المپیک کجا تمرین کنیم
منتشر شده
5 ماه پیشدر
۵ دی , ۱۴۰۰
رییس فدراسیون اسکی با بیان اینکه با داشتن ۸۰ میلیون جمعیت فقط ۲۰ هزار اسکی باز داریم، گفت: هیچ کدام از پیستهای اسکی کشور در اختیار فدراسیون اسکی نیست و نمیدانم برای تمرین ملی پوشان برای اعزام به المپیک چه کار کنیم.
به گزارش ایسنا، عباس نظریان در اولین نشست خبری خود پس از به دست گرفتن ریاست فدراسیون اسکی در ۱۷ دی ۱۳۹۹، درباره انتظار از فدراسیون اسکی برای کسب موفقیت در عرصه های بین المللی و برنامه های فدراسیون در این زمینه، اظهار کرد: همه می دانید برای قهرمان شدن در ورزش نیازمند عناصری همچون زیرساخت ها هستیم. علی رغم اینکه دارای پتانسیل زیادی در کشور هستیم و از لحاظ زیرساختی وضعیت بدی نداریم اما چالش ما بحث تجهیز کردن این زیرساخت هاست. به واسطه خیلی از مسائل تجهیزات پیست های اسکی ما در کشور کمتر تولید می شود و تشدیدتحریم ها باعث شده در ورود اجناس و کالاها مشکلاتی داشته باشیم. در تلاش برای نوسازی زیرساخت ها هستیم.
رییس فدراسیون اسکی با اشاره به وضعیت زیرساخت ها گفت: به لحاظ زیرساخت ها قابل قیاس با کشورهای آسیایی مثل کره نیستیم اما دست از تلاش برنمیداریم. فدراسیون اسکی غنی نیست و با دو جامعه متفاوت روبرو هستیم. با یک جامعه که برای سرگرمی اسکی می کنند اما جامعه دیگر نفراتی هستند که تمام زندگی حرفه ای شان اسکی است و اتفاقا شاید بنیه اقتصادی قوی ندارند اما در بحث قهرمانی ظرفیت اصلی اسکی ایران هستند.
وی ادامه داد: امیدوارم امسال برف خوبی داشته باشیم و با تقویم قبلی جلو می رویم تا این فصل را تمام کنیم. انشاءالله برای فصل بعدی با برنامه کوتاه مدت یک ساله و بلند مدت ۴ ساله سعی در ایجاد زیرساخت ها و همچنین جوانگرایی تیم های ملی خواهیم داشت. هدف این است از ظرفیت بخش خصوصی نیز در ایجاد و نوسازی زیرساخت ها استفاده کنیم. قبول دارم تهیه لوازم اسکی در بنیه خیلی از خانواده ها نیست اما فکر می کنم می توانیم در داخل کشور لوازم اسکی تولید شود تا در بخش همگانی این لوازم ارزانتر در اختیار علاقمندان قرار گیرد. ورزش اسکی همه زندگی مردم روستاهای کوهستان است و این تصور که می گوییم ورزش لاکچری است را باید تغییر دهیم.
رییس فدراسیون اسکی درباره برنامه هایش برای حل اختلافات جامعه اسکی گفت: معلم هستم و نگاه دانشگاهی دارم. درباره سایرین قضاوت نمی کنم و علاقمند نیستم درباره مدیران سابق صحبت کنم. با همه مخالفان فدراسیون که شاید گلایه یا ناراحتی داشته اند تماس گرفتم. من با بیش از ۱۰۰ نفر از جامعه کشتی تماس گرفتم و خیلی ها هم دعوت کردم و به فدراسیون آمدند. افرادی اصلا باورشان نمی شد با آن ها تماس بگیرم. معتقدم اسکی متعلق به همه جامعه اسکی تعلق دارد و باید از همه پتانسیل ها استفاده کنیم. از همه دوستانی که فکر می کنند می توانند به فدراسیون کمک کنند جلو بیایند.
وی درباره اینکه آیا در ترکیب تیم های ملی جوانگرایی می شود یا خیر، گفت: بعد از بازگشت تیم های ملی و پایان این فصل برفی در نشستی که با بخش ها و کمیته های متخلف خواهیم گذاشت جمع بندی می کنیم. سال های مختلفی است ما اسامی یکسانی در تیم های ملی می شنویم اما باید نفراتی انتخاب شوند که قابلیت و رکورد بهتری از نفرات فعلی به جا بگذارند تا به تیم ملی برسند. همه چیز بر اساس مسابقه انتخابی است و هر کس توان و رکوردش بهتر باشد به تیم ملی می رسد. نگاهم جوانگرایی است و این فرصت را برای جوانان فراهم می کنیم تا خودشان را نشان بدهند اما باید به هر حال رکورد نفرات فعلی را بزنند.
نظریان افزود: فدراسیون به هیچ فردی تعلق ندارد و متعلق به همه است. برای ورود هیچ ورزشکاری به تیم های ملی ممنوعیت نداریم و همه با حضور در مسابقات می توانند خودشان را نشان بدهند. کادر فنی ما همه را می بیند تا هر کس ظرفیت دارد به تیم ملی دعوت شود. هر کس چه در مدیریت یا فنی حیطه اختیارات خودش را دارد. اگر اتفاقاتی رخ می دهد که ورزشکاری دعوت نمی شود باید از جنبه های مختلف بررسی شود چرا که فقط بحث فنی نیست. باز هم می گویم هر کس فکر می کند می تواند به تیم ملی کمک کند دعوت می کنم تا پس از دو رویداد جهانی پیش رو بیایند و کمک کنند.
وی درباره توجه به ظرفیت گردشگری در اسکی گفت: جالب است کشوری مثل فرانسه با ۶۰ میلیون جمعیت شاهد حضور ۵۰ میلیون اسکی باز در پیست های خود بوده است. ایران ظرفیت بسیار خوبی در گردشگری اسکی دارد. امروز اگر کسی از عمان بخواهد برود اروپا اسکی بازی کند باید هزینه زیادی کند اما یک پرواز به پیست سپیدان شیراز هزینه بسیار کمتری برای آن ها دارد. از پیست شیرآباد مشهد هیچ استفاده ای نمی شود یا پیست های اردبیل و تبریز، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد نیز شرایط بسیار خوبی دارند. اسکی رشته لاکچری بازها نیست و ظرفیت بسیار زیادی در اشتغال زایی دارد. چون نگاهمان این بوده این رشته برای پولدارهاست از ظرفیت اشتغالزایی آن غافل شده ایم. نیاز به کار داریم و حرف یک شبه نیست بلکه نیاز به فرهنگسازی دارد. اگر بتوانیم با پول ثروتمندان که به اسکی علاقه دارند در این رشته ظرفیت سازی کنیم اشتغالزایی زیادی صورت می گیرد.
وی درباره برنامه های فدراسیون برای برگزاری اردوی مشترک با تیم های خوب خارجی گفت: سعی می کنیم چه برای دانش افزایی مربیانمان و یا ورزشکاران سعی می کنیم از ظرفیت مربیان تراز اول استفاده کنیم تا وضعیت رتبه ورزشکارانمان نیز بهبود یابد. برای انجام اردوی مشترک در یک کشور اروپایی که ظرفیت خوبی داشته باشد باید از لحاظ مالی حمایت شویم اما با شرایط فعلی و میزان حمایت ها این کار خیلی سخت است. سعی می کنیم با استفاده از پتانسیل سرمایه دارهایی که به اسکی علاقمند هستند در این زمینه فرصت های خوبی را ایجاد کنیم. قطعا برنامه های خوبی داریم و هدف این است از ظرفیت های بخش خصوصی استفاده کنیم. اعتبارات ما حتی اجازه برپایی یک اردوی ۱۰ روزه را در اروپا نمی دهد.
نظریان درباره شلوغی بیش از حد پیست ها در شرایط شیوع کرونا گفت: امروز هیچ پیستی در اختیار فدراسیون اسکی نیست و برای اینکه تیم ملی ما که مثلا می خواهد به المپیک برود نمی دانیم کجا باید تمرین کند. نمی توانم مثل اجاره نشین ها مدام به این پیست و آن پیست بروم. جان همه برای ما ارزش دارد و تاکید می کنم از همه فعالان اسکی که پذیرای جامعه هستند تقاضا می کنم تمامی پروتکل های بهداشتی را رعایت کنند.
وی درباره اینکه گفته می شود ملی پوشان در پیست دیزین بدون هزینه تمرین می کنند، گفت: این مجموعه در اختیار ما نیست اما از مسئولان این پیست به خاطر همکاریشان تشکر می کنم. همچنین از مسئولان پیست پولادکف که به خوبی از تیم ملی بانوان میزبانی کردند صمیمانه قدردانی کنم.
به گزارش ایسنا، بهرام ساوه شمشکی، دبیر فدراسیون اسکی نیز به عنوان سخنگوی جدید فدراسیون اسکی در این نشست معرفی شد.
وی درباره وضعیت کسب سهمیه های المپیک در اسکی گفت: در المپیک ۲۰۲۲ چین برآورد ما ۴ سهمیه در صحرانوردی و آلپاین است. در صحرانوردی کسب سهمیه ها انجام شده اما در آلپاین برف کم بود و نتوانستیم مسابقات انتخابی را برگزار کنیم و پس از بازگشت ملی پوشان از ایتالیا تکلیف ملی پوشان آلپاین نیز روشن می شود. برنامه داریم از ۱۵ اسفند تا فروردین مسابقات را برگزار کنیم و امتیازات لازم را بگیریم. فکر نمی کنم با قوانین جدید بیشتر از ۴ سهمیه بگیریم.
وی درباره کمک های فدراسیون جهانی اسکی نیز گفت: کمک های فدراسیون جهانی را در قالب لوزام دریافت کردیم، لوازمی که خریداری می شود توسط فدراسیون جهانی با اعتبارات ما پرداخت می شود و مبالغ داخل کشور نمی شود.
وی درباره عدم اعزام حسین ساوه شمشکی و محمد کیا دربندسری به رقابت های جهانی ایتالیا گفت: هیچ منعی برای حضور آقای ساوه شمشکی نیست. مجبور بودیم ۶ نفر را به کمیته فنی معرفی کنیم که حسین شاوه شمشکی جزو آن ها نبود اما بعد از مسابقات جهانی می تواند در مسابقات شرکت کند تا شانس حضور در تیم ملی را داشته باشد اما کیادربندسری باید مشکلاتش با سرمربی تیم ملی حل شود و امیدوارم او را بزودی در تیم ملی ببینیم.
انتهای پیام
منبع:ایسنا

نتایج جدیدترین نظرسنجیها در رژیم صهیونیستی نشان داد که بنیامین نتانیاهو همچنان از تشکیل دولت آتی ناتوان است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فلسطینی سما، طبق نظرسنجی که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی انجام داد، فرصت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر کنونی و رهبر حزب لیکود برای تشکیل دولت بعد از انتخابات آتی بسیار ناچیز است؛ هرچند که وی با فاصله حداقل ۱۱ کرسی از نزدیک ترین رقبایش یعنی یائیر لاپید، رئیس حزب “آیندهای هست”، در صدر قرار دارد.
طبق این نظرسنجی، فهرست مشترک ۹ کرسی به دست میآورد و “لیست عربی یکپارچه” در کسب تعداد آراء تعیین کننده شکست میخورد و ۱.۸ درصد از آراء را به دست میآورد.
در حالی که نتایج نظرسنجی شبکه ۲۰ نشان میدهد که فهرست مشترک ۱۱ کرسی به دست میآورد، اما فهرست عربی یکپارچه، آن میزان آراء تعیین کننده (۳.۲۵ درصد) را به دست نمیآورد و ۱.۵ درصد آراء را کسب میکند.
طبق نتایج نظرسنجی، حزب “اقتصاد جدید” به ریاست یارون زلیخه نمیتواند میزان تعیین کننده آراء را کسب کند و ۱.۶ إلی ۱.۹ درصد از آراء را به دست میآورد.
منبع:ایسنا
کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «لزوما همیشه قویترینها و سریعترینها پیروز نمیشوند؛ پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بهبه! چه جملههای خوبی. یک بار جلوی آینه بایستید و با انرژی تمام این چند جمله را بگویید یا نه، صدایتان را آرام کنید و به شکل رمزآلودی همین چند جمله را بخوانید. اصلا بخش اول را هم بیخیال شوید: پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود. پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود… در آینه چقدر شبیه سخنرانهای انگیزشی هستید؟! چه خوب است بدانید این جملهها از کتابهای آقای هیل انتخاب شده؛ کسی که در کسب موفقیت و ثروت به درجه استادی رسیده بود. صاحب پرفروشترین کتابهای موفقیت در آمریکا که فقط در یک فقره نزدیک به ۳۰میلیون نسخه فروخت، کسی که رازهای موفقیت را در مصاحبه با افرادی مثل توماس ادیسون، گراهام بل، فورد و ویلیام جنینگ برایان کسب و استخراج کرد. حالا چشمهایتان را ببندید و قبل از این که باز کنید هر چیز را که تا اینجا گفتیم، پاک کنید تا قصه عجیبی برای شما تعریف کنیم؛ قصهای عجیب که اگر با دقت بخوانیم، ممکن است خیلی اتفاقات پیش روی ما رخ ندهد. قصه شرورترین پسر وایس کانتی در ویرجینیا. قصه کسی که همه نمونه آن را دیدهایم اما همیشه تازگی دارد. قصه اولیور ناپلئون هیل.
یک روایت رسمی از یک مرد موفق
اواخر قرن ۱۹ در خانهای که عملا اتاقی کوچک در حاشیه رودخانه پراد بود، آهنگری صاحب یک فرزند پسر شد، خانهای که در وایس کانتی به خاطر ابتداییترین مساله یعنی رعایت نکردن بهداشت، شهره تمام محله بود. این پسر که بعدها به نام ناپلئون هیل مشهور شد در نوجوانی خود را نویسنده کوهستان معرفی و از ۱۳سالگی شروع به نوشتن در روزنامههای محلی کرد، البته با درگذشت مادرش و ازدواج مجدد پدری که توجهی به تربیت فرزند نداشت به یاغیترین پسر محله تبدیل شد و از قاتل و یاغی معروف، جسی جیمز که صد سال قبل از او کشته شده بود برای خود اسطوره ساخت.
این نوجوان که باافتخار به کمرش سلاح میبست، میرفت که به یک خلافکار بزرگ یا یک جوانمرگ کوچک در تاریخ آمریکا تبدیل شود تا این که به او میگویند اگر بتوانی با ماشین تایپ خودت هم مثل همین سلاح و با همین ظرافت کارکنی، دنیا را تکان خواهی داد.
همه چیز پس از مصاحبه هیل ۱۵ساله با اندرو کارنیگی، غول بزرگ دنیای فلز و ثروتمندترین مرد آمریکا در آن زمان تغییر کرد و ناپلئون بعد از گفتوگو با کارنیگی دیگر آن آدم سابق نبود. کارنیگی به او پیشنهاد کرد تا ۲۰سال آینده را برای کشف راز موفقیت و استخراج رمز و راز پیروزی از سینه آدمهای بزرگ عصر خود صرف کند یا خودش به یک نمونه موفق تبدیل شود یا این تجربیات را در اختیار دیگران بگذارد. او به هیل گفت من به تو بابت این سالها پولی نخواهم داد، فقط به تو یک معرفینامه میدهم که با اعتبار من بتوانی با چهرههایی نظیر ادیسون گفتوگو کنی. از اینجای تاریخ، همای سعادت روی شانه نویسندگان موفقیت نشست و این دیدار یک نقطه آغاز بر دنیای کتابهای موفقیت و خودباوری در تاریخ دنیا بود.
زندگینامه رسمی او میگوید هیل با دقت و ظرافت تمام، راز موفقیت این افراد را میپرسید و آن را یادداشت میکرد. از این رو در سال ۱۹۲۸، کتابی با نام قوانین موفقیت نوشت که با استقبال خوبی روبهرو شد. هیل، کتاب دینامیت مغزی، مجله قوانین طلایی هیل، راهیابی به موفقیت، رشد فکری و ثروت و سرانجام علوم موفقیت را نوشت و به پدر معنوی تمام افرادی تبدیل شد که میخواستند پا در این عرصه بگذارند. او هر بار که به موفقیتی دست پیدا میکرد، دیگران با استفاده از صداقتش، اموالش را بالا میکشیدند و او دوباره از صفر شروع میکرد. موفقیت و خدمت به مردم میهن در دوران رکود اقتصادی آن قدر برای هیل مهم بود که همسر و فرزندانش را رها کرد و به سمت تولید علم برای موفقیت رفت. او در زمینه موفقیت و کسب ثروت به درجه استادی رسیده بود و برای فرانکلین روزولت هم نقش مشاور را ایفا کرد.
بسیاری از تجارتپیشگان آمریکایی تحت تأثیر او بودند تا حدی که یک تاجر بزرگ آمریکایی در کلیسایی حضور پیدا میکرد که کشیش آن از شاگردان و پیروان ناپلئون هیل بود و این تاجر همیشه میگفت از شنیدن حرفهای او سیر نمیشوم. به هر حال او موفقترین نویسنده کتابهای موفقیت در طول تاریخ بود و تأثیر بزرگی بر این حرفه داشت.
دوباره چشمها را لحظهای ببندید، اینجای گزارش باید روایت رسمی و البته یکجانبه بنیاد هیل از زندگی ناپلئون هیل را رها کنیم و سراغ گزارش مت نوواک برویم، گزارشی که بر اساس مستندات موجود و قابل دسترسی تهیه و تدوین شده است.
یک سوال بزرگ در مورد یک اسم بزرگ
اینکه بگوییم سرنوشت بعضیها از پیش تعیینشده حرف خوبی نیست. خیلی هم با معیارهای عقلی جور درنمیآید. مثلا شما نمیتوانید بگویید یک نفر چارهای جز معتادشدن نداشته یا یک نفر دیگر اگر دکتر نمیشد باید تعجب میکردیم! چون مثالهای نقض بسیاری در این زمینه هست اما افرادی که بستر و زیرساخت انجام یک کار را دارند نیمی از راه را رفتهاند. مثلا فرزند ماری کوری که در آن خانواده بزرگ شده کافی است کمی درس بخواند تا تبدیل به دانشمندی بزرگ شود، یا فرزند پیتر اشمایکل از ابتدای رقابت برای دروازهبان تیم ملی دانمارک شدن، هرچند کافی نبود اما از بقیه دو بر صفر جلوتر بود. بقیه راه را خود شخص باید برود.
برای ناپلئون هیل هم همین طور بود. او در ذات یک خلافکار بود. از یک خانواده با طبقه اجتماعی پایین که به جای این که از راه جسی جیمز به سمت مرگ زودهنگام برود، یک روز اسلحه را کنار گذاشت و با ماشین تایپ در دنیای کلاهبرداری یک شریان جدید باز کرد. آنهایی که از این اظهارنظر ناراحت شدهاند یک لحظه صبر کنند. شما از امروز تا پایان عمر فرصت دارید تا یک برگ نوشته رسمی از دیدار اندرو کارنیگی و ناپلئون هیل بیاورید که مطابق با ادعاهای آقای هیل در خصوص این دیدار باشد.
این گزارش هیچ تلاشی برای رد نظریات ناپلئون هیل ندارد، ما صرفا یک سوال میپرسیم. کسی که به تمام دنیا موفقیت را در قالب کتاب میفروخته چه کسی بوده؟ به عبارتی ما میخواهیم بررسی کنیم که سهم او از موفقیتی که شما بابت آن پول پرداخت میکنید چقدر است. پس بیایید تا از این خیابان تعصب عبور کنیم و به چهارراه روایات مختلف برسیم. اینجا چراغهای بسیاری وجود دارد و فضا از آن چه تصور میکنید خیلی روشنتر است.
سرگذشت واقعی یک اسطوره ساختگی
اولیور ناپلئون هیل همان طور که در روایت رسمی بنیاد هیل معرفی شده و برای نشریات محلی نویسندگی هم میکرد. او در ۱۹سالگی برای یک شرکت معدن کار میکرد و در یک اتفاق توانست شرکت را از یک رسوایی بد نجات دهد. او توانست یک مسئول صندوق بانک را که در یک کافه و در حالت مستی به یک نفر دیگر شلیک کرده بود از مخمصه نجات دهد و فورا به بانک برود و حسابهای باز مانده و گاوصندوق قفلنشده را از گزند سرقت احتمالی نجات دهد. همین کار او باعث شد که در دل مدیر شرکت معدن که از قضا صاحب بانک نیز بود جا باز کند. هرچند نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که او برای مدیریت بحران رشوه پرداخت کرده است و عملا آن تیراندازی نادیده گرفته شد.
همه فکر میکنند که این استاد خویشخوانده سه بار ازدواج کرده، اما او پنج بار ازدواج کرد و یکی از این ازدواجهای ثبتنشده در مدارک بنیاد هیل که البته در روزنامههای رسمی همان زمان ثبت شده بود در سال ۱۹۰۳ اتفاق افتاد و تا ۱۹۰۸ دوام داشت؛ سالهایی که منابع خبری از او اظهار بیاطلاعی میکنند.
دلیل اهمیت ازدواج ناپلئون هیل طلاق او بود. همسر او در دادخواست نوشت او یک مرد خشن و غیر قابل کنترل است و بارها خود او و فرزندشان را تهدید به قتل کرده است. دوستان هیل هم نسبت به خیانتهای مکرر وی و رفتوآمدهای مداوم به خانههای بدنام شهادت دادند و دادگاه رای به طلاق داد. هر چند هیل هیچوقت برای طلاق به دادگاه نرفت، چون در ماه می ۱۹۰۸ به جرم جعل چک در بازداشت به سر میبرد!
بله، اینها در زندگینامه رسمی ناپلئون هیل نیست، حتی این که در آن سالها الوار نسیه میخریده و به صورت نقدی با قیمت بسیار پایین میفروخته هم در آن متن افتخارآمیز دیده نمیشود اما از هشتم سپتامبر که ناپدید شد روزنامهها نوشتند او که به اکثر فروشندههای الوار بدهکار بود ناپدید شده و یک نگرانی عمومی ایجاد شد.
شاید فکر کنید چطور یک آدم گم میشود و دوباره پیدا میشود و آب از آب تکان نمیخورد اما ما در مورد صد سال قبل صحبت میکنیم و این اتفاق در آن دوران اصلا عجیب نبود؛ چون در آن سالها شبکههای اطلاعاتی منسجمی بین ایالتها وجود نداشت و هیل هم با استفاده از همین خلأها ناپدید شد تا این که دوباره در دسامبر ۱۹۰۸ اولیور را از نام خانوادگی خود حذف کرد و سر از واشنگتن درآورد.
ناپلئون هیل مدعی است در ۱۹۰۸ کارنیگی را ملاقات کرده، در صورتی که در هیچ روایت معتبری نیست که این دو چهره یکدیگر را دیدهباشند. جالب است بدانید نه تنها یک کتاب از این دیدار به چاپ رسیده بلکه کتاب هشت جلدی معروف بر اساس همین دیدار نوشته شده است.
نه تنها هیچ نویسندهای نمیتواند ادعا کند این ملاقات رخ داده، بلکه افرادی که به ادبیات آن دوران تسلط دارند و افرادی که کارنیگی را میشناختند میگویند این ادبیات مربوط به کارنیگی نیست و او اصلا در این موارد حرفی نمیزده است. تمام اینها را بگذارید کنار اینکه ادعای دیدار با کارنیگی سالها بعد از مرگ کارنیگی مطرح میشود. کتابی که حاصل این دیدار است ابتدا با نام راه ثروت را بیندیشید، سپس با عنوان چطور درآمد خود را بالا ببرید و سرانجام با عنوان نقل معرفت اندرو کارنیگی توسط ناپلئون هیل به چاپ رسیده و جالب این است اگر در خصوص این دیدار جستوجو کنید، صفحات بسیاری حتی به زبان فارسی خواهید یافت که حرفهای مختلفی از این دیدار بیرون آمده و البته هیچ کدام به هم ربطی ندارند.
به گفته کارشناسان کل کتاب مضحک، درهم و آشفته است و بنیاد هیل در دفاع از این کتاب میگوید این اثر در یک فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار نوشته شده است. دقت کنید؛ فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار! در واقع بنیاد هیل میگوید این دیدار واقعا اتفاق افتاده اما هیل این دیدار را در مسیری با دخالت ایدههای خودش شرح و بسط داده، به عبارتی بیش از ۳۰۰صفحه حرفهای خود را از دهان کارنیگی نوشته است.
این تنها یک گوشه از کارهای عجیب پدر و استاد کتابهای انگیزشی است، گفتیم که او به واشنگتن رفت اما نگفتیم که یک کالج اتومبیل راه انداخت! در اولین گام آگهی داد میتوانید با ششهفته آموزش متخصص بشوید و خودش شخصا هر صبح یکشنبه با متقاضیان مصاحبه میکرد.
گفته بودند فارغالتحصیل این مجموعه یعنی کسی که تا قبل از این یک ماهونیم هیچ تخصصی ندارد هفتهای ۷۵ تا ۲۰۰دلار درآمد معادل ۵۰۰۰ دلار امروز خواهد داشت که این درآمد هم از طرف کالج نخواهد بود، بلکه خودشان این درآمد را کسب میکنند.
شیوه کار به شکلی بود که دانشجویان در خط تولید کارخانه کارتر قرار میگرفتند و کار میکردند؛ کاری که در حین آموزش شش هفتهای انجام میشد، غافل از این که ناپلئون هیل علاوه بر شهریهای که از آنها بابت تحصیل در این خط تولید میگرفت از کارخانه نیز بابت تامین نیروی انسانی پول دریافت میکرد. پول شهریه و پول کارخانه یک معامله دو سر برد برای ناپلئون بود. هرچند خودروهای بیکیفیت آن کارخانه با آن کارگران ناوارد، راهی به جز تعطیلی و ورشکستگی باقی نگذاشت. فارغالتحصیلها هم فقط کار کرده بودند و چیزی به عنوان صنعت یا علم نیاموخته بودند اما هیل کوتاه نمیآید و با یک حرکت جسورانه کالج را به جای تولید خودرو به فروش خودرو اختصاص میدهد. همان شرکت خودروسازی از خودروهای ۲۲۵۰ دلاری خود ۴۰۰ دلار به دانشجویان پورسانت میداد، دانشجویان هم علاوه بر شهریه و پورسانتی که برای هیل به ارمغان آورده بودند یک منبع درآمدی دیگر هم تامین کرده بودند. ناپلئون هیل گفته بود هر کس بابت معرفی هر دانشجو به این کالج سه دلار میگیرد. دقیقا مدل شرکتهای هرمی در صد سال قبل! هر چند در ۱۹۱۲ کالج تعطیل میشود، کارخانه شکلاتسازی و آموزشگاه موفقیت و حتی پروانه وکالت هم بدون هیچ سابقهای در زندگی او ثبت شده است.
اگر بگوییم هیل در دوران زندگی به جز نوشتن کتابهای راز موفقیت و انگیزشی و این طور مفاهیم هیچ کار شرافتمندانهای در طول زندگی نکرد، شاید فقط کمی در مورد او بیانصافی کرده باشیم.
کسی که با این سابقه ادعا میکرد تمام مدارک دیدارهایش با بزرگان از جمله گراهام بل در انباری سوخته و تنها یک عکس از ملاقات با ادیسون برایش مانده که همان عکس هم به خوبی گویای این است که ادیسون هیچ شناخت و خبری از نیت یا عواقب این دیدار ندارد.
این تنها گوشهای از شخصیت بزرگترین نویسنده کتابهای انگیزشی تاریخ است؛ کسی که بنیاد خودش به او لقب استاد کسب موفقیت و ثروت میدهد، استادی که همانطور که میبینید استادانه هم در این راه گام برداشت و علاوه بر تمام این کلاهبرداریها و موارد زیاد شبیه آن چه گفته شد، سالیان سال با دریافت مبالغ زیادی از خانواده همسر متمولش زندگی کرد. داستانی که خیلی از این که خواندید مفصلتر است؛ هرچند، ما فرصتی برای ادامه آن تا نقطه پایانی نداریم.
آن بزرگ و این کوچکها
تمام اینها را گفتیم که یک چراغ در ذهنهای شما روشن کنیم؛ چراغی که از ذهن همه ما به صفحات رنگ و وارنگ اینستاگرام منتقل شده و آدمهای با زرق و برق میآیند و پز پولهای بادآورده خودشان را به شما میدهند. میلیاردرهای خودساختهای که اغلب یا فراری میشوند یا سر از زندان درمیآورند. سلاطین خرید شرایطی! افرادی که خودروهای لوکسی سوار میشوند که موقع سررسید چکهایشان مثل ناپلئون هیل مجبور به تخلیه خانهها و خودروها میشوند.
خانمها و آقایان، در همین زمانی که شما در رویاهایتان دلارهای بادآورده که از طریق ذهن زیبا به دست آوردهاید را میشمارید یک سری افراد در بازار، خیابان، ادارات دولتی، نانوایی، پشت فرمان تاکسی و هزار و یک جای دیگر کار واقعی میکنند. کاری که واقعا درآمد دارد و برای دستیابی به آن لازم نیست حتما از دستوراتی پیروی کنید که صاحبان آن فقط خوب حرف میزنند و با اسلحه کلمات به نداشتههای شما گلوله تحقیر شلیک میکنند، حال آن که ساعت دستشان هم اگر اصل باشد مال خودشان نیست.
به اول گزارش برگردیم. گفتیم پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بیایید این جمله را مهندسی معکوس کنیم. میشود تو که نمیتوانی پیروز شوی به خاطر این است که حتی نمیتوانی به آن فکر کنی و این هیچ ربطی به این ندارد که تو چند سر عائله داری، حقوق ثابت تو چقدر است یا ماهانه چقدر قسط پرداخت میکنی. مهم این است بعضیها تصور میکنند شما حتی جسارت فکر کردن به پیروزی را هم ندارید، کدام پیروزی؟! همان پیروزی و توفیقی که خودشان با تکیه بر همسر یک زن پیر و پولدار یا عقد کردن با یک میلیاردر از کار افتاده به دست آوردهاند و هر روز به روی شما میآورند که میتوانید شما هم بهترین باشید، فقط کافی است مثل من بخواهید. همان منهایی که از ماشینهای چکی، از خانههای اجارهای و از دلارهای امانتی با شما طوری حرف میزنند که انگار آنها موفقترین آدمهای دنیا هستند و شما بیعرضهترینها هستید. همانهایی که بابت گفتن همین حرفها از شما پول و لایک دریافت میکنند.
همه اینها به کنار، کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟!
همانطور که دیدیم ناپلئون هیل، پدر این رفتارها، سالیان سال حرفهای شیکی که خودش هم عرضه استفاده از آنها را نداشت، روی کاغذ به مردم دنیا فروخت. این روزها ما مشغول خرید حرفهایی هستیم که خوب یا بد، دقیق یا نادقیق حاصل یک کپی سطحی از نوشتههای یک کلاهبردار بزرگ است؛ کلاهبرداری که حتی وقتی به واسطه فروش کتابهایش مقداری پول به دستش رسید هم حاضر نشد ۳۰۰دلار بدهی پسرش را پس بدهد و پسرش در نامهای خطاب به مادر، آن چه نباید را به پدر نسبت داد.
رویای آمریکایی
به دهه ۲۰ نگاه کنید، به همان دوران رکودی که ناپلئون هیل برخلاف رویه بازار مه گرفته، کتابهای زیادی میفروخت. درست به همان روزهایی که کارشناسان میگفتند آمریکاییها نمیخواهند در رسانههای گروهی احساس بدبختی کنند، میخواهند امید و فراموشی را از تلویزیون بگیرند، دوست دارند احساس آدمهای موفق و رو به جلو را به خود بگیرند و ناپلئون هیل این روحیه را به آنها میفروخت. حرفهایی میزد که مخدر بودند و حتی اگر درست هم بودند به دروغهایی میماندند که در قصههای شب، قبل از خواب برای بچهها تعریف میکنیم.
حالا ما داریم این روحیه را از آن رویای آمریکایی میخریم. این که ما همیشه به آینده نگاه امیدوارانهای داشته باشیم خوب است، اما نه این خلسه که ما را از واقعیت دنیا دور میکند. شاید اگر فیلم دارن آرنوفسکی با نام مرثیهای برای یک رویا را ببینید، اوضاع کمی فرق کند.»
منبع:ایسنا

کمک معیشتی ماه اول به حساب همه مشمولان قبلی که متقاضی تجدیدنظر در دهکبندی فعلی هستند، واریز شود

نرخ مرغ کاهشی شد/ تخم مرغ در مناطق مرزی ارزانتر از بازار داخل

دستگیری هزار و ۲۸۴ متهم در زمینه قاچاق و احتکار/ انهدام ۲۲ باند قاچاق سلاح

اقدامات زیرپوستی برای کاستن از حقوقِ قانونیِ کارگران سخت و زیانآور

فوری: چین از میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ انصراف داد

دانلود زیرنویس سریال Honzuki no Gekokujou 3rd Season 2022 – بلو سابتايتل
دانلود زیرنویس سریال Delicacies Destiny 2022 – بلو سابتايتل

دانلود زیرنویس سریال Sh**ting Stars 2022 – بلو سابتايتل

دانلود زیرنویس سریال Blue Flame Assault 2022 – بلو سابتايتل

واکنش آمریکا به “توصیف جو مذاکرات وین” از سوی خطیبزاده
برترین ها
-
اقتصادی11 ماه پیش
آموزش دوخت چادر نماز برای مبتدی ها
-
اقتصادی12 ماه پیش
طراحی گیرندهای جدید برای انتقال دادهها با حجم بالا
-
تکنولوژی12 ماه پیش
ناسا پس از 30 سال دوباره سیاره زهره را کاوش میکند
-
ورزشی12 ماه پیش
ایران 3 – هلند 0؛ معروف آمد و بردیم!
-
فرهنگی و هنری10 ماه پیش
درگذشت یک مجسمهساز بر اثر کرونا
-
تکنولوژی12 ماه پیش
مدرسه “هوش مصنوعی” در قالب انستیتو تکنولوژی راهاندازی خواهد شد
-
سیاسی12 ماه پیش
هرکس شعار بدهد دولت هیچ کاره است، نشانه بیکفایتی اوست
-
ورزشی11 ماه پیش
خلاصه بازی ترکیه 0 – ایتالیا 3- یورو 2020