اخبار 43
آیا ریسک ۱۰ میلیارد دلاری ناسا به نتیجه میرسد؟
منتشر شده
5 ماه پیشدر

تلسکوپ فضایی مورد انتظار “جیمز وب” بالاخره روی سکوی پرتاب قرار گرفته است تا ساعاتی دیگر سفر تاریخی بینظیر خود را آغاز کند.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، ناسا و جامعه نجوم، ۱۰ میلیارد دلار و بیش از دو دهه را فقط صرف ساخت و توسعه یک دستگاه کردهاند و اکنون چیزی تا تحقق رویایشان فاصله نمانده است.
تلسکوپ فضایی “جیمز وب” ناسا که با نامهای “Webb” یا “JWST” نیز شناخته میشود، سرانجام در “گویان فرانسه”(مستعمرهای در شمال آمریکی جنوبی و در همسایگی کشور برزیل)، بر فراز موشک “آریان ۵” و در سکوی پرتاب قرار گرفته و آماده خداحافظی با زمین و آغاز سفر طولانی خود به فضا است.
این تلسکوپ از مراحل و موانع گوناگونی از جمله نقصهای گوناگون در آزمایشات، لغو پروژه توسط کنگره آمریکا، شیوع یک بیماری همهگیر و حتی خطر ربوده شدن توسط دزدان دریایی در مسیر خود به سمت محل پرتاب غلبه کرده است. این پروژه به قدری بزرگ است که به همان اندازه که ناسا در شکل گرفتن آن نقش داشته است، اکنون “جیمز وب” نیز ناسا را شکل داده است.
“مایکل ترنر” کیهان شناس نظری در موسسه فیزیک کیهان شناسی “کاولی”(Kavli) در دانشگاه “شیکاگو” میگوید: شما نمیتوانید این کار را هر پنج سال یک بار انجام دهید. این پروژه ناسا را تکان داده است و این دقیقاً همان کاری است که آنها باید هر چند وقت یک بار انجام دهند.
البته هدف بیش از اینکه تحول ناسا باشد، متحول کردن علم بوده است، چرا که به طور مشخص، “جیمز وب” در مقایسه با سایر تلسکوپهای فضایی، آینهای واقعاً بزرگ دارد و این رصدخانه فضایی در رصد طیف نور فروسرخ تخصص خواهد داشت که به دانشمندان فرصت میدهد تا به روزهای آغازین کیهان نظر کنند. این دو قابلیت در کنار هم نشان دهنده یک گام بزرگ رو به جلو نسبت به دیگر تلسکوپهای فضایی است.
این در حالی است که رصد در طیف نور فروسرخ دشوار است، زیرا گرما را برای تلسکوپ دو برابر میکند. بنابراین برای “جیمز وب” یک سپر گرمایی یا آفتابگیر بیسابقه طراحی شده است و این تلسکوپ همچنین به نقطهای به نام “نقطه لاگرانژ زمین-خورشید ۲” یا “L۲” فرستاده میشود که ۱.۵ میلیون کیلومتر نسبت به زمین از خورشید دورتر است.
از نظر علمی همه چیز درباره “جیمز وب” بسیار هیجان انگیز است، اما از لحاظ مهندسی، کاری فوق العاده سخت بوده است. زمانی که طرحهای “جیمز وب” تصویب شد، ناسا قبلاً هرگز چیزی شبیه به آن نساخته بود. “الیزابت فرانک” که قبل از اینکه به عنوان دانشمند ارشد یک شرکت مهندسی انتخاب شود، یک دانشمند سیاره شناسی بود که در مأموریتهای ناسا کار میکرد، گفت: وقتی کاری را برای اولین بار انجام میدهید، پیشبینی اینکه چقدر طول میکشد و چقدر هزینه خواهد داشت، بسیار سخت است.
تلسکوپ فضایی “هابل”، یک تلسکوپ کوچکتر از “جیمز وب” است و دارای یک مکانیسم ایمنی بود که به لطف مدار آن به دور زمین و طراحی دقیق آن، فضانوردان میتوانستند از این فضاپیما بازدید کنند و به ابزارهای آن نظارت کنند. اما برای “جیمز وب” اینطور نیست.
آینه “جیمز وب” آنقدر بزرگ است که نمیتوان آن را به صورت یک تکه و یکپارچه به فضا پرتاب کرد، بنابراین برای اولین بار در تاریخ تلسکوپهای فضایی، باید ۱۸ بخش مختلف تراز شوند تا یک سطح کاملاً صاف تشکیل شود.
همچنین آفتابگیر پنج لایهای که برای “جیمز وب” طراحی شده است و باید پس از استقرار در مدار باز شود، تاکنون هیچ چیز شبیه به آن به فضا پرواز نکرده است.
رساندن یک فضاپیما به نقطه “L۲” تاکنون انجام شده است، اما فقط برای ماموریتهای بسیار کوچکتر مانند “کاوشگر ناهمسانگرد ریزموجی ویلکینسون” ناسا که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ فعالیت کرد و همچنین ماموریت “پلانک” متعلق به آژانس فضایی اروپا برای نقشهبرداری پسزمینه ریزموج کیهانی انجام شده بود.
نکته قابل توجه این است که هیچ راهی برای سادهسازی “جیمز وب” و به دست آوردن نتایج علمی مورد نظر به همان اندازه وجود ندارد. “ترنر” میگوید: اگر “جیمز وب” پیچیده نبود، اگر در نقطه “L۲” نبود، اگر آفتابگیر ویژه نداشت که آن را خوب و خنک نگه دارد، نمیتوانستید همه این کارهای متحول کننده را انجام دهید.
یک پروژه همیشه در حال رشد
هنگامی که جامعه نجوم در دهه ۱۹۹۰ شروع به پردازش ایدهها برای آنچه که اکنون به عنوان تلسکوپ فضایی “جیمز وب” شناخته میشود، کرد، “دن گلدین” مدیر وقت ناسا آنها را تشویق کرد که رشد کنند و جسورتر باشند و با وجود تاخیرها و کاهش و حتی قطع بودجههایی که در راه ساخت و توسعه این تلسکوپ به وجود آمد، ناسا با جاهطلبی خود مصممتر شد تا مطمئن شود هیچ مشکلی برای آن پیش نمیآید و در نهایت ساخته و به فضا پرتاب میشود.
“فرانک” در مورد به تعویق افتادنهای “جیمز وب” میگوید: اگر یک ماموریت بزرگ و پیچیده دارید، میخواهید قابلیت اطمینان بالایی داشته باشید، زیرا بسیار گران است. شما برای کاهش خطر شکست، واقعاً به زمان و نیروی کار زیادی نیاز دارید و این تنها مواد نیستند که هزینه ماموریت را افزایش میدهند، بلکه در واقع نیروی کار است.
او خاطرنشان کرد که این موضوع به ویژه در مورد جنبههایی مانند مدیریت پروژه و مدیریت سیستم “جیمز وب” صادق است که برای ادامه مسیر آن کلیدی هستند.
ترس ناسا از شکست این ماموریت نیز به تعویقهای آن کمک کرده است، زیرا مهندسان آن را به هر طریقی که میتوانستند، آزمایش کردند.
این آزمایشهای فراوان موجب حادث شدن یک تأخیر پس از تأخیر دیگر میشد، زیرا مهندسان در آزمایشات به مشکل میخوردند و این موجب ایجاد مشکلاتی در تلسکوپ میشد که باید برطرف میشد.
به عنوان مثال یک گرفتاری بزرگ در مسیر ساخت “جیمز وب” در سال ۲۰۱۱ به وجود آمد. در حالی که بخشهای قابلتوجهی از تلسکوپ در مراحل پایانی مونتاژ بود، پروژه هنوز بسیار دور از سکوی پرتاب بود.
کنگره آمریکا به شدت به این موضوع انتقاد کرد و مجلس نمایندگان پیشنهاد بودجهای را برای توسعه “جیمز وب” ارائه کرد که عملا به خاتمه پروژه ختم میشد، اگرچه در پایان مذاکرات در مورد این بودجه، پروژه زنده ماند.
“ترنر” میگوید: همانطور که اخترشناسان به خوبی میدانند، این پروژه میتوانست راه بسیار متفاوتی را طی کند. فیزیکدانان این راه دشوار را در سال ۱۹۹۳ تجربه کردند، زمانی که کنگره آمریکا ساخت “ابربرخورددهنده ابررسانا”(SSC) در تگزاس را لغو کرد. این یک لکه ننگ برای علم آمریکایی بود و ابر تاریکی که از لغو آن پروژه بر جای مانده است، هنوز بالای سر حوزه فیزیک پرانرژی وجود دارد و لکه ننگی برای علم آمریکایی بر جای گذاشته است.
حتی تلسکوپ فضایی “هابل” نیز با بحران مشابهی مواجه شده بود. “هابل” در سال ۱۹۹۰ به فضا پرتاب شد و شروع به جمع آوری دادهها کرد. تا اینکه ستاره شناسان متوجه شدند که یک خطا در آینه باعث تار شدن دید “هابل” شده است. در نهایت اما تعمیرات نرمافزاری و اعزام مأموریتهای انسانی برای سرویس “هابل”، این تلسکوپ را نجات داد، اما هیچ تضمینی وجود نداشت که این اتفاق رخ دهد.
“ترنر” میگوید: قسمت ترسناک اینجاست که افراد زیادی بودند که “هابل” را هنگامی که با این مشکل مواجه شد، ترک کردند، اما افراد سختکوشی وجود داشتند که گفتند، باید راهی وجود داشته باشد که بتوانیم این مشکل را برطرف کنیم.
در نهایت، “هابل” زنده ماند و تبدیل به یک نماد شد. امروز “جیمز وب” سوار بر موشک خود شده و آماده پرتاب است. اما این پروژه بدون بحران نبوده است.
به عنوان مثال در مقطعی از توسعه “جیمز وب”، ناسا مجبور شد حدود ۱.۴ میلیارد دلار بودجه از پروژههای دیگر را به “جیمز وب” اختصاص دهد.
“ترنر” در این باره گفت: انضباط بودجهای به ویژه در مورد این پروژههای بزرگ، مهم است. زمانی که آنها با مشکل مواجه میشوند، بقیه علوم و ماموریتها میتوانند آسیب ببینند. یک مشکل کوچک میتواند پروژههای دیگر را نابود کند، بنابراین باید واقع بینانه وارد عمل شوید.
به همین دلیل است که اکنون سوالاتی از جانب اخترشناسان حول محور ساخت “جیمز وب” مطرح میشود. سوالاتی و شبهاتی نظیر اینکه باید فرصت مشابهی برای ماموریتهایی که هنوز ساخته نشدهاند، وجود داشته باشد و اینکه ما چه ماموریتهایی را به خاطر بودجه عظیم “جیمز وب” راهاندازی نکردهایم؟ به جای یک ماموریت ۱۰ میلیارد دلاری، با ۱۰ ماموریت یک میلیارد دلاری چه کارهایی میتوانستیم انجام دهیم؟ “فرانک” میگوید گفتن این مطالب آسان است، اما من فکر میکنم اینها سوالات مهمی هستند.
اگر در پرتاب، استقرار و در نهایت شروع عملیات “جیمز وب” مشکلی پیش بیاید، سناریوی کابوسواری خواهد بود که عواقب آن غیرقابل تصور است.
“فرانک” میگوید: من فکر میکنم این واقعا، واقعاً چالش برانگیز است که تعداد زیادی از تخم مرغهای علم را در یک سبد قرار دهید. دانشمندانی که برنامههای تحقیقاتی خود را برای مبنای تهیه دادههایی که “جیمز وب” وعده داده است، بنا کردهاند، در حال حاضر شغل خود را به معنای واقعی کلمه روی سکوی پرتاب میبینند.
“رابرت اسمیت” مورخ دانشگاه “آلبرتا” که “جیمز وب” و “ابربرخورددهنده ابررسانا” را به عنوان پروژههای «ابرعلم» با هم مقایسه کرده است، در وبیناری که در تاریخ ۹ دسامبر توسط موزه ملی هوا و فضا برگزار شد، گفت: موفقیت، موفقیت میآورد و شکست، شکست. من فکر میکنم اگر قرار است جانشینی(برای هابل) وجود داشته باشد، باید کاملاً کار کند.
“فرانک” همچنین نگران است که شکست در چنین مقیاسی میتواند اعتبار ناسا را به خطر بیندازد، به ویژه به این دلیل که ناسا به بودجه دولتی متکی است. وی گفت: چالشی که ناسا دارد این است که بتواند موفق شود و کار خوبی انجام دهد و فناوری را توسعه دهد و در عین حال ضربه افرادی را که ممکن است از شکست حمایت نکنند، به حداقل برساند.
این یک وضعیت بسیار متفاوت با مثلاً شرکت “اسپیسایکس” است، چرا که این شرکت با فیلمهایی از انفجار موشکها و شکستهای خود ضمن به نمایش گذاشتن بیواهمه آنها به نوعی با شکستهای خود شوخی هم میکند و از آن به گونهای استفاده کنند که به نفع خود باشد. این در حالی است که ناسا احتمالاً آزادی انجام این کار را ندارد.
“ترنر” میگوید: اما مهم این است که ناسا(در راه اندازی “جیمز وب”) موفق شود و با جاهطلبانهترین پروژهها دشت و پنجه نرم کند. زیرا هیچکس دیگری نمیتوانست “جیمز وب” را توسعه دهد و برای کل جامعه علمی آمریکا، نه فقط جامعه نجوم، مهم است که این کشور همچنان بتواند کارهایی را انجام دهد که خیرهکننده باشد.
قرار است این موشک امروز، شنبه ۴ دی، در ساعت ۷:۲۰ دقیقه به وقت منطقه زمانی شرقی(۱۵:۵۰ به وقت تهران) به فضا پرتاب شود.
انتهای پیام
- منبع: ايسنا

شاید دوست داشته باشید
اخبار 43
نظریان: فدراسیون اسکی حتی یک پیست هم ندارد/ نمیدانم برای المپیک کجا تمرین کنیم
منتشر شده
5 ماه پیشدر
۵ دی , ۱۴۰۰
رییس فدراسیون اسکی با بیان اینکه با داشتن ۸۰ میلیون جمعیت فقط ۲۰ هزار اسکی باز داریم، گفت: هیچ کدام از پیستهای اسکی کشور در اختیار فدراسیون اسکی نیست و نمیدانم برای تمرین ملی پوشان برای اعزام به المپیک چه کار کنیم.
به گزارش ایسنا، عباس نظریان در اولین نشست خبری خود پس از به دست گرفتن ریاست فدراسیون اسکی در ۱۷ دی ۱۳۹۹، درباره انتظار از فدراسیون اسکی برای کسب موفقیت در عرصه های بین المللی و برنامه های فدراسیون در این زمینه، اظهار کرد: همه می دانید برای قهرمان شدن در ورزش نیازمند عناصری همچون زیرساخت ها هستیم. علی رغم اینکه دارای پتانسیل زیادی در کشور هستیم و از لحاظ زیرساختی وضعیت بدی نداریم اما چالش ما بحث تجهیز کردن این زیرساخت هاست. به واسطه خیلی از مسائل تجهیزات پیست های اسکی ما در کشور کمتر تولید می شود و تشدیدتحریم ها باعث شده در ورود اجناس و کالاها مشکلاتی داشته باشیم. در تلاش برای نوسازی زیرساخت ها هستیم.
رییس فدراسیون اسکی با اشاره به وضعیت زیرساخت ها گفت: به لحاظ زیرساخت ها قابل قیاس با کشورهای آسیایی مثل کره نیستیم اما دست از تلاش برنمیداریم. فدراسیون اسکی غنی نیست و با دو جامعه متفاوت روبرو هستیم. با یک جامعه که برای سرگرمی اسکی می کنند اما جامعه دیگر نفراتی هستند که تمام زندگی حرفه ای شان اسکی است و اتفاقا شاید بنیه اقتصادی قوی ندارند اما در بحث قهرمانی ظرفیت اصلی اسکی ایران هستند.
وی ادامه داد: امیدوارم امسال برف خوبی داشته باشیم و با تقویم قبلی جلو می رویم تا این فصل را تمام کنیم. انشاءالله برای فصل بعدی با برنامه کوتاه مدت یک ساله و بلند مدت ۴ ساله سعی در ایجاد زیرساخت ها و همچنین جوانگرایی تیم های ملی خواهیم داشت. هدف این است از ظرفیت بخش خصوصی نیز در ایجاد و نوسازی زیرساخت ها استفاده کنیم. قبول دارم تهیه لوازم اسکی در بنیه خیلی از خانواده ها نیست اما فکر می کنم می توانیم در داخل کشور لوازم اسکی تولید شود تا در بخش همگانی این لوازم ارزانتر در اختیار علاقمندان قرار گیرد. ورزش اسکی همه زندگی مردم روستاهای کوهستان است و این تصور که می گوییم ورزش لاکچری است را باید تغییر دهیم.
رییس فدراسیون اسکی درباره برنامه هایش برای حل اختلافات جامعه اسکی گفت: معلم هستم و نگاه دانشگاهی دارم. درباره سایرین قضاوت نمی کنم و علاقمند نیستم درباره مدیران سابق صحبت کنم. با همه مخالفان فدراسیون که شاید گلایه یا ناراحتی داشته اند تماس گرفتم. من با بیش از ۱۰۰ نفر از جامعه کشتی تماس گرفتم و خیلی ها هم دعوت کردم و به فدراسیون آمدند. افرادی اصلا باورشان نمی شد با آن ها تماس بگیرم. معتقدم اسکی متعلق به همه جامعه اسکی تعلق دارد و باید از همه پتانسیل ها استفاده کنیم. از همه دوستانی که فکر می کنند می توانند به فدراسیون کمک کنند جلو بیایند.
وی درباره اینکه آیا در ترکیب تیم های ملی جوانگرایی می شود یا خیر، گفت: بعد از بازگشت تیم های ملی و پایان این فصل برفی در نشستی که با بخش ها و کمیته های متخلف خواهیم گذاشت جمع بندی می کنیم. سال های مختلفی است ما اسامی یکسانی در تیم های ملی می شنویم اما باید نفراتی انتخاب شوند که قابلیت و رکورد بهتری از نفرات فعلی به جا بگذارند تا به تیم ملی برسند. همه چیز بر اساس مسابقه انتخابی است و هر کس توان و رکوردش بهتر باشد به تیم ملی می رسد. نگاهم جوانگرایی است و این فرصت را برای جوانان فراهم می کنیم تا خودشان را نشان بدهند اما باید به هر حال رکورد نفرات فعلی را بزنند.
نظریان افزود: فدراسیون به هیچ فردی تعلق ندارد و متعلق به همه است. برای ورود هیچ ورزشکاری به تیم های ملی ممنوعیت نداریم و همه با حضور در مسابقات می توانند خودشان را نشان بدهند. کادر فنی ما همه را می بیند تا هر کس ظرفیت دارد به تیم ملی دعوت شود. هر کس چه در مدیریت یا فنی حیطه اختیارات خودش را دارد. اگر اتفاقاتی رخ می دهد که ورزشکاری دعوت نمی شود باید از جنبه های مختلف بررسی شود چرا که فقط بحث فنی نیست. باز هم می گویم هر کس فکر می کند می تواند به تیم ملی کمک کند دعوت می کنم تا پس از دو رویداد جهانی پیش رو بیایند و کمک کنند.
وی درباره توجه به ظرفیت گردشگری در اسکی گفت: جالب است کشوری مثل فرانسه با ۶۰ میلیون جمعیت شاهد حضور ۵۰ میلیون اسکی باز در پیست های خود بوده است. ایران ظرفیت بسیار خوبی در گردشگری اسکی دارد. امروز اگر کسی از عمان بخواهد برود اروپا اسکی بازی کند باید هزینه زیادی کند اما یک پرواز به پیست سپیدان شیراز هزینه بسیار کمتری برای آن ها دارد. از پیست شیرآباد مشهد هیچ استفاده ای نمی شود یا پیست های اردبیل و تبریز، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد نیز شرایط بسیار خوبی دارند. اسکی رشته لاکچری بازها نیست و ظرفیت بسیار زیادی در اشتغال زایی دارد. چون نگاهمان این بوده این رشته برای پولدارهاست از ظرفیت اشتغالزایی آن غافل شده ایم. نیاز به کار داریم و حرف یک شبه نیست بلکه نیاز به فرهنگسازی دارد. اگر بتوانیم با پول ثروتمندان که به اسکی علاقه دارند در این رشته ظرفیت سازی کنیم اشتغالزایی زیادی صورت می گیرد.
وی درباره برنامه های فدراسیون برای برگزاری اردوی مشترک با تیم های خوب خارجی گفت: سعی می کنیم چه برای دانش افزایی مربیانمان و یا ورزشکاران سعی می کنیم از ظرفیت مربیان تراز اول استفاده کنیم تا وضعیت رتبه ورزشکارانمان نیز بهبود یابد. برای انجام اردوی مشترک در یک کشور اروپایی که ظرفیت خوبی داشته باشد باید از لحاظ مالی حمایت شویم اما با شرایط فعلی و میزان حمایت ها این کار خیلی سخت است. سعی می کنیم با استفاده از پتانسیل سرمایه دارهایی که به اسکی علاقمند هستند در این زمینه فرصت های خوبی را ایجاد کنیم. قطعا برنامه های خوبی داریم و هدف این است از ظرفیت های بخش خصوصی استفاده کنیم. اعتبارات ما حتی اجازه برپایی یک اردوی ۱۰ روزه را در اروپا نمی دهد.
نظریان درباره شلوغی بیش از حد پیست ها در شرایط شیوع کرونا گفت: امروز هیچ پیستی در اختیار فدراسیون اسکی نیست و برای اینکه تیم ملی ما که مثلا می خواهد به المپیک برود نمی دانیم کجا باید تمرین کند. نمی توانم مثل اجاره نشین ها مدام به این پیست و آن پیست بروم. جان همه برای ما ارزش دارد و تاکید می کنم از همه فعالان اسکی که پذیرای جامعه هستند تقاضا می کنم تمامی پروتکل های بهداشتی را رعایت کنند.
وی درباره اینکه گفته می شود ملی پوشان در پیست دیزین بدون هزینه تمرین می کنند، گفت: این مجموعه در اختیار ما نیست اما از مسئولان این پیست به خاطر همکاریشان تشکر می کنم. همچنین از مسئولان پیست پولادکف که به خوبی از تیم ملی بانوان میزبانی کردند صمیمانه قدردانی کنم.
به گزارش ایسنا، بهرام ساوه شمشکی، دبیر فدراسیون اسکی نیز به عنوان سخنگوی جدید فدراسیون اسکی در این نشست معرفی شد.
وی درباره وضعیت کسب سهمیه های المپیک در اسکی گفت: در المپیک ۲۰۲۲ چین برآورد ما ۴ سهمیه در صحرانوردی و آلپاین است. در صحرانوردی کسب سهمیه ها انجام شده اما در آلپاین برف کم بود و نتوانستیم مسابقات انتخابی را برگزار کنیم و پس از بازگشت ملی پوشان از ایتالیا تکلیف ملی پوشان آلپاین نیز روشن می شود. برنامه داریم از ۱۵ اسفند تا فروردین مسابقات را برگزار کنیم و امتیازات لازم را بگیریم. فکر نمی کنم با قوانین جدید بیشتر از ۴ سهمیه بگیریم.
وی درباره کمک های فدراسیون جهانی اسکی نیز گفت: کمک های فدراسیون جهانی را در قالب لوزام دریافت کردیم، لوازمی که خریداری می شود توسط فدراسیون جهانی با اعتبارات ما پرداخت می شود و مبالغ داخل کشور نمی شود.
وی درباره عدم اعزام حسین ساوه شمشکی و محمد کیا دربندسری به رقابت های جهانی ایتالیا گفت: هیچ منعی برای حضور آقای ساوه شمشکی نیست. مجبور بودیم ۶ نفر را به کمیته فنی معرفی کنیم که حسین شاوه شمشکی جزو آن ها نبود اما بعد از مسابقات جهانی می تواند در مسابقات شرکت کند تا شانس حضور در تیم ملی را داشته باشد اما کیادربندسری باید مشکلاتش با سرمربی تیم ملی حل شود و امیدوارم او را بزودی در تیم ملی ببینیم.
انتهای پیام
منبع:ایسنا

نتایج جدیدترین نظرسنجیها در رژیم صهیونیستی نشان داد که بنیامین نتانیاهو همچنان از تشکیل دولت آتی ناتوان است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فلسطینی سما، طبق نظرسنجی که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی انجام داد، فرصت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر کنونی و رهبر حزب لیکود برای تشکیل دولت بعد از انتخابات آتی بسیار ناچیز است؛ هرچند که وی با فاصله حداقل ۱۱ کرسی از نزدیک ترین رقبایش یعنی یائیر لاپید، رئیس حزب “آیندهای هست”، در صدر قرار دارد.
طبق این نظرسنجی، فهرست مشترک ۹ کرسی به دست میآورد و “لیست عربی یکپارچه” در کسب تعداد آراء تعیین کننده شکست میخورد و ۱.۸ درصد از آراء را به دست میآورد.
در حالی که نتایج نظرسنجی شبکه ۲۰ نشان میدهد که فهرست مشترک ۱۱ کرسی به دست میآورد، اما فهرست عربی یکپارچه، آن میزان آراء تعیین کننده (۳.۲۵ درصد) را به دست نمیآورد و ۱.۵ درصد آراء را کسب میکند.
طبق نتایج نظرسنجی، حزب “اقتصاد جدید” به ریاست یارون زلیخه نمیتواند میزان تعیین کننده آراء را کسب کند و ۱.۶ إلی ۱.۹ درصد از آراء را به دست میآورد.
منبع:ایسنا
کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «لزوما همیشه قویترینها و سریعترینها پیروز نمیشوند؛ پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بهبه! چه جملههای خوبی. یک بار جلوی آینه بایستید و با انرژی تمام این چند جمله را بگویید یا نه، صدایتان را آرام کنید و به شکل رمزآلودی همین چند جمله را بخوانید. اصلا بخش اول را هم بیخیال شوید: پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود. پیروز کسی است که فکر میکند میتواند پیروز شود… در آینه چقدر شبیه سخنرانهای انگیزشی هستید؟! چه خوب است بدانید این جملهها از کتابهای آقای هیل انتخاب شده؛ کسی که در کسب موفقیت و ثروت به درجه استادی رسیده بود. صاحب پرفروشترین کتابهای موفقیت در آمریکا که فقط در یک فقره نزدیک به ۳۰میلیون نسخه فروخت، کسی که رازهای موفقیت را در مصاحبه با افرادی مثل توماس ادیسون، گراهام بل، فورد و ویلیام جنینگ برایان کسب و استخراج کرد. حالا چشمهایتان را ببندید و قبل از این که باز کنید هر چیز را که تا اینجا گفتیم، پاک کنید تا قصه عجیبی برای شما تعریف کنیم؛ قصهای عجیب که اگر با دقت بخوانیم، ممکن است خیلی اتفاقات پیش روی ما رخ ندهد. قصه شرورترین پسر وایس کانتی در ویرجینیا. قصه کسی که همه نمونه آن را دیدهایم اما همیشه تازگی دارد. قصه اولیور ناپلئون هیل.
یک روایت رسمی از یک مرد موفق
اواخر قرن ۱۹ در خانهای که عملا اتاقی کوچک در حاشیه رودخانه پراد بود، آهنگری صاحب یک فرزند پسر شد، خانهای که در وایس کانتی به خاطر ابتداییترین مساله یعنی رعایت نکردن بهداشت، شهره تمام محله بود. این پسر که بعدها به نام ناپلئون هیل مشهور شد در نوجوانی خود را نویسنده کوهستان معرفی و از ۱۳سالگی شروع به نوشتن در روزنامههای محلی کرد، البته با درگذشت مادرش و ازدواج مجدد پدری که توجهی به تربیت فرزند نداشت به یاغیترین پسر محله تبدیل شد و از قاتل و یاغی معروف، جسی جیمز که صد سال قبل از او کشته شده بود برای خود اسطوره ساخت.
این نوجوان که باافتخار به کمرش سلاح میبست، میرفت که به یک خلافکار بزرگ یا یک جوانمرگ کوچک در تاریخ آمریکا تبدیل شود تا این که به او میگویند اگر بتوانی با ماشین تایپ خودت هم مثل همین سلاح و با همین ظرافت کارکنی، دنیا را تکان خواهی داد.
همه چیز پس از مصاحبه هیل ۱۵ساله با اندرو کارنیگی، غول بزرگ دنیای فلز و ثروتمندترین مرد آمریکا در آن زمان تغییر کرد و ناپلئون بعد از گفتوگو با کارنیگی دیگر آن آدم سابق نبود. کارنیگی به او پیشنهاد کرد تا ۲۰سال آینده را برای کشف راز موفقیت و استخراج رمز و راز پیروزی از سینه آدمهای بزرگ عصر خود صرف کند یا خودش به یک نمونه موفق تبدیل شود یا این تجربیات را در اختیار دیگران بگذارد. او به هیل گفت من به تو بابت این سالها پولی نخواهم داد، فقط به تو یک معرفینامه میدهم که با اعتبار من بتوانی با چهرههایی نظیر ادیسون گفتوگو کنی. از اینجای تاریخ، همای سعادت روی شانه نویسندگان موفقیت نشست و این دیدار یک نقطه آغاز بر دنیای کتابهای موفقیت و خودباوری در تاریخ دنیا بود.
زندگینامه رسمی او میگوید هیل با دقت و ظرافت تمام، راز موفقیت این افراد را میپرسید و آن را یادداشت میکرد. از این رو در سال ۱۹۲۸، کتابی با نام قوانین موفقیت نوشت که با استقبال خوبی روبهرو شد. هیل، کتاب دینامیت مغزی، مجله قوانین طلایی هیل، راهیابی به موفقیت، رشد فکری و ثروت و سرانجام علوم موفقیت را نوشت و به پدر معنوی تمام افرادی تبدیل شد که میخواستند پا در این عرصه بگذارند. او هر بار که به موفقیتی دست پیدا میکرد، دیگران با استفاده از صداقتش، اموالش را بالا میکشیدند و او دوباره از صفر شروع میکرد. موفقیت و خدمت به مردم میهن در دوران رکود اقتصادی آن قدر برای هیل مهم بود که همسر و فرزندانش را رها کرد و به سمت تولید علم برای موفقیت رفت. او در زمینه موفقیت و کسب ثروت به درجه استادی رسیده بود و برای فرانکلین روزولت هم نقش مشاور را ایفا کرد.
بسیاری از تجارتپیشگان آمریکایی تحت تأثیر او بودند تا حدی که یک تاجر بزرگ آمریکایی در کلیسایی حضور پیدا میکرد که کشیش آن از شاگردان و پیروان ناپلئون هیل بود و این تاجر همیشه میگفت از شنیدن حرفهای او سیر نمیشوم. به هر حال او موفقترین نویسنده کتابهای موفقیت در طول تاریخ بود و تأثیر بزرگی بر این حرفه داشت.
دوباره چشمها را لحظهای ببندید، اینجای گزارش باید روایت رسمی و البته یکجانبه بنیاد هیل از زندگی ناپلئون هیل را رها کنیم و سراغ گزارش مت نوواک برویم، گزارشی که بر اساس مستندات موجود و قابل دسترسی تهیه و تدوین شده است.
یک سوال بزرگ در مورد یک اسم بزرگ
اینکه بگوییم سرنوشت بعضیها از پیش تعیینشده حرف خوبی نیست. خیلی هم با معیارهای عقلی جور درنمیآید. مثلا شما نمیتوانید بگویید یک نفر چارهای جز معتادشدن نداشته یا یک نفر دیگر اگر دکتر نمیشد باید تعجب میکردیم! چون مثالهای نقض بسیاری در این زمینه هست اما افرادی که بستر و زیرساخت انجام یک کار را دارند نیمی از راه را رفتهاند. مثلا فرزند ماری کوری که در آن خانواده بزرگ شده کافی است کمی درس بخواند تا تبدیل به دانشمندی بزرگ شود، یا فرزند پیتر اشمایکل از ابتدای رقابت برای دروازهبان تیم ملی دانمارک شدن، هرچند کافی نبود اما از بقیه دو بر صفر جلوتر بود. بقیه راه را خود شخص باید برود.
برای ناپلئون هیل هم همین طور بود. او در ذات یک خلافکار بود. از یک خانواده با طبقه اجتماعی پایین که به جای این که از راه جسی جیمز به سمت مرگ زودهنگام برود، یک روز اسلحه را کنار گذاشت و با ماشین تایپ در دنیای کلاهبرداری یک شریان جدید باز کرد. آنهایی که از این اظهارنظر ناراحت شدهاند یک لحظه صبر کنند. شما از امروز تا پایان عمر فرصت دارید تا یک برگ نوشته رسمی از دیدار اندرو کارنیگی و ناپلئون هیل بیاورید که مطابق با ادعاهای آقای هیل در خصوص این دیدار باشد.
این گزارش هیچ تلاشی برای رد نظریات ناپلئون هیل ندارد، ما صرفا یک سوال میپرسیم. کسی که به تمام دنیا موفقیت را در قالب کتاب میفروخته چه کسی بوده؟ به عبارتی ما میخواهیم بررسی کنیم که سهم او از موفقیتی که شما بابت آن پول پرداخت میکنید چقدر است. پس بیایید تا از این خیابان تعصب عبور کنیم و به چهارراه روایات مختلف برسیم. اینجا چراغهای بسیاری وجود دارد و فضا از آن چه تصور میکنید خیلی روشنتر است.
سرگذشت واقعی یک اسطوره ساختگی
اولیور ناپلئون هیل همان طور که در روایت رسمی بنیاد هیل معرفی شده و برای نشریات محلی نویسندگی هم میکرد. او در ۱۹سالگی برای یک شرکت معدن کار میکرد و در یک اتفاق توانست شرکت را از یک رسوایی بد نجات دهد. او توانست یک مسئول صندوق بانک را که در یک کافه و در حالت مستی به یک نفر دیگر شلیک کرده بود از مخمصه نجات دهد و فورا به بانک برود و حسابهای باز مانده و گاوصندوق قفلنشده را از گزند سرقت احتمالی نجات دهد. همین کار او باعث شد که در دل مدیر شرکت معدن که از قضا صاحب بانک نیز بود جا باز کند. هرچند نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که او برای مدیریت بحران رشوه پرداخت کرده است و عملا آن تیراندازی نادیده گرفته شد.
همه فکر میکنند که این استاد خویشخوانده سه بار ازدواج کرده، اما او پنج بار ازدواج کرد و یکی از این ازدواجهای ثبتنشده در مدارک بنیاد هیل که البته در روزنامههای رسمی همان زمان ثبت شده بود در سال ۱۹۰۳ اتفاق افتاد و تا ۱۹۰۸ دوام داشت؛ سالهایی که منابع خبری از او اظهار بیاطلاعی میکنند.
دلیل اهمیت ازدواج ناپلئون هیل طلاق او بود. همسر او در دادخواست نوشت او یک مرد خشن و غیر قابل کنترل است و بارها خود او و فرزندشان را تهدید به قتل کرده است. دوستان هیل هم نسبت به خیانتهای مکرر وی و رفتوآمدهای مداوم به خانههای بدنام شهادت دادند و دادگاه رای به طلاق داد. هر چند هیل هیچوقت برای طلاق به دادگاه نرفت، چون در ماه می ۱۹۰۸ به جرم جعل چک در بازداشت به سر میبرد!
بله، اینها در زندگینامه رسمی ناپلئون هیل نیست، حتی این که در آن سالها الوار نسیه میخریده و به صورت نقدی با قیمت بسیار پایین میفروخته هم در آن متن افتخارآمیز دیده نمیشود اما از هشتم سپتامبر که ناپدید شد روزنامهها نوشتند او که به اکثر فروشندههای الوار بدهکار بود ناپدید شده و یک نگرانی عمومی ایجاد شد.
شاید فکر کنید چطور یک آدم گم میشود و دوباره پیدا میشود و آب از آب تکان نمیخورد اما ما در مورد صد سال قبل صحبت میکنیم و این اتفاق در آن دوران اصلا عجیب نبود؛ چون در آن سالها شبکههای اطلاعاتی منسجمی بین ایالتها وجود نداشت و هیل هم با استفاده از همین خلأها ناپدید شد تا این که دوباره در دسامبر ۱۹۰۸ اولیور را از نام خانوادگی خود حذف کرد و سر از واشنگتن درآورد.
ناپلئون هیل مدعی است در ۱۹۰۸ کارنیگی را ملاقات کرده، در صورتی که در هیچ روایت معتبری نیست که این دو چهره یکدیگر را دیدهباشند. جالب است بدانید نه تنها یک کتاب از این دیدار به چاپ رسیده بلکه کتاب هشت جلدی معروف بر اساس همین دیدار نوشته شده است.
نه تنها هیچ نویسندهای نمیتواند ادعا کند این ملاقات رخ داده، بلکه افرادی که به ادبیات آن دوران تسلط دارند و افرادی که کارنیگی را میشناختند میگویند این ادبیات مربوط به کارنیگی نیست و او اصلا در این موارد حرفی نمیزده است. تمام اینها را بگذارید کنار اینکه ادعای دیدار با کارنیگی سالها بعد از مرگ کارنیگی مطرح میشود. کتابی که حاصل این دیدار است ابتدا با نام راه ثروت را بیندیشید، سپس با عنوان چطور درآمد خود را بالا ببرید و سرانجام با عنوان نقل معرفت اندرو کارنیگی توسط ناپلئون هیل به چاپ رسیده و جالب این است اگر در خصوص این دیدار جستوجو کنید، صفحات بسیاری حتی به زبان فارسی خواهید یافت که حرفهای مختلفی از این دیدار بیرون آمده و البته هیچ کدام به هم ربطی ندارند.
به گفته کارشناسان کل کتاب مضحک، درهم و آشفته است و بنیاد هیل در دفاع از این کتاب میگوید این اثر در یک فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار نوشته شده است. دقت کنید؛ فرمت محاوره نسبتا ساختگی از یک دیدار! در واقع بنیاد هیل میگوید این دیدار واقعا اتفاق افتاده اما هیل این دیدار را در مسیری با دخالت ایدههای خودش شرح و بسط داده، به عبارتی بیش از ۳۰۰صفحه حرفهای خود را از دهان کارنیگی نوشته است.
این تنها یک گوشه از کارهای عجیب پدر و استاد کتابهای انگیزشی است، گفتیم که او به واشنگتن رفت اما نگفتیم که یک کالج اتومبیل راه انداخت! در اولین گام آگهی داد میتوانید با ششهفته آموزش متخصص بشوید و خودش شخصا هر صبح یکشنبه با متقاضیان مصاحبه میکرد.
گفته بودند فارغالتحصیل این مجموعه یعنی کسی که تا قبل از این یک ماهونیم هیچ تخصصی ندارد هفتهای ۷۵ تا ۲۰۰دلار درآمد معادل ۵۰۰۰ دلار امروز خواهد داشت که این درآمد هم از طرف کالج نخواهد بود، بلکه خودشان این درآمد را کسب میکنند.
شیوه کار به شکلی بود که دانشجویان در خط تولید کارخانه کارتر قرار میگرفتند و کار میکردند؛ کاری که در حین آموزش شش هفتهای انجام میشد، غافل از این که ناپلئون هیل علاوه بر شهریهای که از آنها بابت تحصیل در این خط تولید میگرفت از کارخانه نیز بابت تامین نیروی انسانی پول دریافت میکرد. پول شهریه و پول کارخانه یک معامله دو سر برد برای ناپلئون بود. هرچند خودروهای بیکیفیت آن کارخانه با آن کارگران ناوارد، راهی به جز تعطیلی و ورشکستگی باقی نگذاشت. فارغالتحصیلها هم فقط کار کرده بودند و چیزی به عنوان صنعت یا علم نیاموخته بودند اما هیل کوتاه نمیآید و با یک حرکت جسورانه کالج را به جای تولید خودرو به فروش خودرو اختصاص میدهد. همان شرکت خودروسازی از خودروهای ۲۲۵۰ دلاری خود ۴۰۰ دلار به دانشجویان پورسانت میداد، دانشجویان هم علاوه بر شهریه و پورسانتی که برای هیل به ارمغان آورده بودند یک منبع درآمدی دیگر هم تامین کرده بودند. ناپلئون هیل گفته بود هر کس بابت معرفی هر دانشجو به این کالج سه دلار میگیرد. دقیقا مدل شرکتهای هرمی در صد سال قبل! هر چند در ۱۹۱۲ کالج تعطیل میشود، کارخانه شکلاتسازی و آموزشگاه موفقیت و حتی پروانه وکالت هم بدون هیچ سابقهای در زندگی او ثبت شده است.
اگر بگوییم هیل در دوران زندگی به جز نوشتن کتابهای راز موفقیت و انگیزشی و این طور مفاهیم هیچ کار شرافتمندانهای در طول زندگی نکرد، شاید فقط کمی در مورد او بیانصافی کرده باشیم.
کسی که با این سابقه ادعا میکرد تمام مدارک دیدارهایش با بزرگان از جمله گراهام بل در انباری سوخته و تنها یک عکس از ملاقات با ادیسون برایش مانده که همان عکس هم به خوبی گویای این است که ادیسون هیچ شناخت و خبری از نیت یا عواقب این دیدار ندارد.
این تنها گوشهای از شخصیت بزرگترین نویسنده کتابهای انگیزشی تاریخ است؛ کسی که بنیاد خودش به او لقب استاد کسب موفقیت و ثروت میدهد، استادی که همانطور که میبینید استادانه هم در این راه گام برداشت و علاوه بر تمام این کلاهبرداریها و موارد زیاد شبیه آن چه گفته شد، سالیان سال با دریافت مبالغ زیادی از خانواده همسر متمولش زندگی کرد. داستانی که خیلی از این که خواندید مفصلتر است؛ هرچند، ما فرصتی برای ادامه آن تا نقطه پایانی نداریم.
آن بزرگ و این کوچکها
تمام اینها را گفتیم که یک چراغ در ذهنهای شما روشن کنیم؛ چراغی که از ذهن همه ما به صفحات رنگ و وارنگ اینستاگرام منتقل شده و آدمهای با زرق و برق میآیند و پز پولهای بادآورده خودشان را به شما میدهند. میلیاردرهای خودساختهای که اغلب یا فراری میشوند یا سر از زندان درمیآورند. سلاطین خرید شرایطی! افرادی که خودروهای لوکسی سوار میشوند که موقع سررسید چکهایشان مثل ناپلئون هیل مجبور به تخلیه خانهها و خودروها میشوند.
خانمها و آقایان، در همین زمانی که شما در رویاهایتان دلارهای بادآورده که از طریق ذهن زیبا به دست آوردهاید را میشمارید یک سری افراد در بازار، خیابان، ادارات دولتی، نانوایی، پشت فرمان تاکسی و هزار و یک جای دیگر کار واقعی میکنند. کاری که واقعا درآمد دارد و برای دستیابی به آن لازم نیست حتما از دستوراتی پیروی کنید که صاحبان آن فقط خوب حرف میزنند و با اسلحه کلمات به نداشتههای شما گلوله تحقیر شلیک میکنند، حال آن که ساعت دستشان هم اگر اصل باشد مال خودشان نیست.
به اول گزارش برگردیم. گفتیم پیروز کسی است که فکر کند میتواند پیروز شود. بیایید این جمله را مهندسی معکوس کنیم. میشود تو که نمیتوانی پیروز شوی به خاطر این است که حتی نمیتوانی به آن فکر کنی و این هیچ ربطی به این ندارد که تو چند سر عائله داری، حقوق ثابت تو چقدر است یا ماهانه چقدر قسط پرداخت میکنی. مهم این است بعضیها تصور میکنند شما حتی جسارت فکر کردن به پیروزی را هم ندارید، کدام پیروزی؟! همان پیروزی و توفیقی که خودشان با تکیه بر همسر یک زن پیر و پولدار یا عقد کردن با یک میلیاردر از کار افتاده به دست آوردهاند و هر روز به روی شما میآورند که میتوانید شما هم بهترین باشید، فقط کافی است مثل من بخواهید. همان منهایی که از ماشینهای چکی، از خانههای اجارهای و از دلارهای امانتی با شما طوری حرف میزنند که انگار آنها موفقترین آدمهای دنیا هستند و شما بیعرضهترینها هستید. همانهایی که بابت گفتن همین حرفها از شما پول و لایک دریافت میکنند.
همه اینها به کنار، کدام آدم موفقی را میشناسید که هر روز ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شود و تا دیروقت سرش به پر کردن پیامهای انگیزشی برای مردم گرم باشد؟ این موفقیت از کدام تلاش به او رسیده است؟!
همانطور که دیدیم ناپلئون هیل، پدر این رفتارها، سالیان سال حرفهای شیکی که خودش هم عرضه استفاده از آنها را نداشت، روی کاغذ به مردم دنیا فروخت. این روزها ما مشغول خرید حرفهایی هستیم که خوب یا بد، دقیق یا نادقیق حاصل یک کپی سطحی از نوشتههای یک کلاهبردار بزرگ است؛ کلاهبرداری که حتی وقتی به واسطه فروش کتابهایش مقداری پول به دستش رسید هم حاضر نشد ۳۰۰دلار بدهی پسرش را پس بدهد و پسرش در نامهای خطاب به مادر، آن چه نباید را به پدر نسبت داد.
رویای آمریکایی
به دهه ۲۰ نگاه کنید، به همان دوران رکودی که ناپلئون هیل برخلاف رویه بازار مه گرفته، کتابهای زیادی میفروخت. درست به همان روزهایی که کارشناسان میگفتند آمریکاییها نمیخواهند در رسانههای گروهی احساس بدبختی کنند، میخواهند امید و فراموشی را از تلویزیون بگیرند، دوست دارند احساس آدمهای موفق و رو به جلو را به خود بگیرند و ناپلئون هیل این روحیه را به آنها میفروخت. حرفهایی میزد که مخدر بودند و حتی اگر درست هم بودند به دروغهایی میماندند که در قصههای شب، قبل از خواب برای بچهها تعریف میکنیم.
حالا ما داریم این روحیه را از آن رویای آمریکایی میخریم. این که ما همیشه به آینده نگاه امیدوارانهای داشته باشیم خوب است، اما نه این خلسه که ما را از واقعیت دنیا دور میکند. شاید اگر فیلم دارن آرنوفسکی با نام مرثیهای برای یک رویا را ببینید، اوضاع کمی فرق کند.»
منبع:ایسنا

کمک معیشتی ماه اول به حساب همه مشمولان قبلی که متقاضی تجدیدنظر در دهکبندی فعلی هستند، واریز شود

نرخ مرغ کاهشی شد/ تخم مرغ در مناطق مرزی ارزانتر از بازار داخل

دستگیری هزار و ۲۸۴ متهم در زمینه قاچاق و احتکار/ انهدام ۲۲ باند قاچاق سلاح

اقدامات زیرپوستی برای کاستن از حقوقِ قانونیِ کارگران سخت و زیانآور

فوری: چین از میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ انصراف داد

دانلود زیرنویس سریال Honzuki no Gekokujou 3rd Season 2022 – بلو سابتايتل
دانلود زیرنویس سریال Delicacies Destiny 2022 – بلو سابتايتل

دانلود زیرنویس سریال Sh**ting Stars 2022 – بلو سابتايتل

مسکو، جانسون و دیگر مقامهای ارشد انگلیسی را ممنوعالورود کرد

ایرانیان در مورد جنگ روسیه و اوکراین چه دیدگاهی دارند؟
برترین ها
-
اقتصادی11 ماه پیش
آموزش دوخت چادر نماز برای مبتدی ها
-
اقتصادی12 ماه پیش
طراحی گیرندهای جدید برای انتقال دادهها با حجم بالا
-
تکنولوژی12 ماه پیش
ناسا پس از 30 سال دوباره سیاره زهره را کاوش میکند
-
ورزشی12 ماه پیش
ایران 3 – هلند 0؛ معروف آمد و بردیم!
-
تکنولوژی12 ماه پیش
مدرسه “هوش مصنوعی” در قالب انستیتو تکنولوژی راهاندازی خواهد شد
-
فرهنگی و هنری10 ماه پیش
درگذشت یک مجسمهساز بر اثر کرونا
-
سیاسی12 ماه پیش
هرکس شعار بدهد دولت هیچ کاره است، نشانه بیکفایتی اوست
-
ورزشی11 ماه پیش
خلاصه بازی ترکیه 0 – ایتالیا 3- یورو 2020