ناهنجاری ژنتیکی پنهان در پشت آتاکسی مخچه ای با شروع دیررس
به گزارش خبر روز و به نقل از news-medical بیومارکرها شاخصهای بیوشیمیایی و بیوفیزیکی بیماری هستند که میتوان آنها را اندازهگیری و کمی کرد و به پزشکان اجازه میدهد تا ارزیابیهای تشخیصی و پیش آگهی دقیقی ارائه دهند. رشته روانپزشکی عموماً فاقد داده های قابل دسترس مربوط به نشانگرهای زیستی در مغز است و انجام
به گزارش خبر روز و به نقل از news-medical بیومارکرها شاخصهای بیوشیمیایی و بیوفیزیکی بیماری هستند که میتوان آنها را اندازهگیری و کمی کرد و به پزشکان اجازه میدهد تا ارزیابیهای تشخیصی و پیش آگهی دقیقی ارائه دهند. رشته روانپزشکی عموماً فاقد داده های قابل دسترس مربوط به نشانگرهای زیستی در مغز است و انجام تجزیه و تحلیل تحقیقاتی بر روی یا جمع آوری نمونه از مغزهای زنده دشوار است.
با این حال، داده های رفتاری را می توان در رابطه با روانپزشکی بالینی جمع آوری و تجزیه و تحلیل کرد، به ویژه با کمک دستگاه های الکترونیکی مانند تلفن های هوشمند و دستگاه های پوشیدنی یا کاشته شده. نشانههای بیماری جمعآوریشده غیرفعال از چنین دستگاههایی، «فناوری سلامت دیجیتال»، بهعنوان نشانگرهای زیستی دیجیتال شناخته میشوند که ممکن است طیف وسیعی از اندازهگیریها را توصیف کنند. به عنوان مثال، نظارت بر سطح گلوکز خون از طریق یک دستگاه کاشته شده یا ردیابی زمان و کیفیت خواب با استفاده از یک برنامه تلفن هوشمند.
نشانگرهای زیستی دیجیتال گزارش شده توسط کاربر
نظرسنجیهای منظم و اعلانهای تلفن هوشمند در یادآوری بیمار برای انجام رفتارهای مثبت و جمعآوری اطلاعات منظم گزارششده از خود درباره علائم مفید است. تا حدودی، این رویکرد به حافظه بیمار از رویدادها متکی است یا در غیر این صورت از او میخواهد یک برنامه را باز کند و به طور بالقوه علائم خود را در مدت کوتاهی پس از آن شرح دهد. بنابراین، رویدادهای کوچک احتمالاً از چنین گزارشهایی حذف میشوند، یا فراموش میشوند و یا توصیف آن بسیار دشوار است. بنابراین روشهای راحتتر ارسال دادهها هم به نفع بیمار و هم محقق خواهد بود.
در مقاله اثبات مفهومی توسط استیگر و همکاران. (2020)، یک شتابسنج ساده با مچپوش و دکمه فعال برای ارسال راحت دادههای مربوط به وقوع و شدت علائم بر اساس زاویهای که بیمار بازوی خود را نگه داشته است، استفاده شد. به محض بروز علائم، بیمار باید یک دکمه را فشار دهد و سپس بازوی خود را صاف نگه دارد تا نشان دهد یک رویداد با شدت کم یا در هر زاویه از بالا تا عمودی برای گزارش شدیدترین رویداد.
از آنجایی که بار وقفه ارسال داده ها با استفاده از این رویکرد به طور قابل توجهی کمتر از استفاده از یک برنامه تلفن هوشمند برای جمع آوری داده های مشابه است، امید است که مطابقت بیمار و گزارش رویدادهای جزئی و مکرر پیشرفت کند. در این مطالعه آزمایشی، این گروه ابتدا توانایی شرکت کنندگان را برای تخمین زوایای بازو هنگام استفاده از دستگاه آزمایش کردند. متعاقباً آنها را مجبور به پوشیدن آن به مدت چهار هفته برای ردیابی طرد شدن رسانه های اجتماعی کرد.
به طور خاص، از شرکتکنندگان خواسته شد تا هر موردی از پیامی را که ارسال میشود و میدانست که توسط گیرنده دیده شده است را گزارش کنند، در صورتی که هیچ پاسخی دریافت نکردهاند، تجربه را بر اساس شدت احساس طرد شدهشان ارزیابی کنند و یک بار دکمه را فشار دهند تا یک پیام را نشان دهد. فردی که آنها را نادیده می گیرد، دو بار برای یک گروه، و سه بار در یک برنامه اجباری برای عمل به عنوان خط پایه. این معیار ساده بهعنوان یک رویداد مکرر رایج برای اکثر مردم به صورت روزانه انتخاب شد و شرکتکنندگان در طول مطالعه درگیر مشاغل مختلف، فعالیتهای اوقات فراغت و موقعیتهای زندگی بودند.
اکثر شرکت کنندگان توانستند به طور قابل اعتمادی زاویه بازوی 45⁰ را تخمین بزنند، به طور متوسط در یک منحنی زنگ نشسته بودند، و همچنین دریافتند که دستگاه برای پوشیدن راحت است و عمدتاً در فعالیت فعلی آنها دخالت نمی کند، اگرچه استفاده از دستگاه در حین رانندگی یا درگیر شدن در موارد دیگر مشکل دارد. فعالیت هایی که نیاز به توجه دارند، همراه با کاهش در تعامل با دستگاه در طول دوره آزمایشی گزارش شد. همانطور که انتظار می رفت، شرکت کنندگان وقتی توسط دوستان و گروه های نزدیک نادیده گرفته می شدند، بیشترین احساس طرد شدن را داشتند که این امر مفید بودن داده های جمع آوری شده به این روش را تایید می کند، که می تواند برای ردیابی علائم شدیدتر در موارد روانپزشکی به کار رود.
در آینده، چندین دکمه، نمایشگرهای تعاملی و ژستها میتوانند برای گزارشدهی راحت رویدادهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند. جمعآوری دادههای مربوط به موضوعات حساس مانند افکار خودکشی، خودآزاری یا نژادپرستی را میتوان با استفاده از چنین وسایلی بهطور محتاطانه گزارش کرد، مانع توصیف یا توضیح فعالانه احساسات به شخص دیگر یا حتی نوشتن را برطرف کرد.
بیومارکرهای دیجیتال آنلاین
رسانههای اجتماعی یا فعالیتهای عمومی آنلاین شخص را میتوان بهعنوان یک نشانگر زیستی دیجیتال غیرفعال، الگوریتمهای یادگیری ماشینی که برای ردیابی علائم افسردگی یا سایر علائم روانپزشکی مورد استفاده قرار میگیرد، ردیابی کرد.
در مطالعه آزمایشی دیگری توسط لی و همکاران. (2020)، احساسات افسردگی در میان جامعه مردان عمومی و همجنسگرا از طریق توییتر و سایر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و برنامههای دوستیابی با ردیابی استفاده از زبان افسردگی و زمانبندی پست در صدها هزار پست ایجاد شده توسط دهها هزار کاربر، بررسی شد.
به عنوان مثال، فردی که در طول شب پست می گذارد، ممکن است از بی خوابی رنج ببرد، که نشان دهنده افسردگی است. با استفاده از این روش، گروه میتواند افراد مبتلا به افسردگی بالینی احتمالی را شناسایی کرده و وقوع دورههای افسردگی را برجسته کند. علاوه بر ماهیت توان عملیاتی بالا در شناسایی نشانگرهای زیستی دیجیتال به این روش، مزیت دیگر ممکن است شفافیت بیشتر از رویکرد مبتنی بر نظرسنجی یا پرسشنامه باشد، که در آن شرکت کنندگان ممکن است رفتارهای افسردگی را پنهان کنند.
بسیاری از رفتارهای افسردگی، در کنار سایر علائم روانپزشکی، در فعالیتهای اجتماعی آنلاین منعکس میشوند و بنابراین نظارت و شناسایی افراد در معرض خطر با استفاده از این منابع ممکن است مفید باشد. در مثال دیگری از این نوع برنامه، Depp et al. (2019) امکان استفاده از داده های ردیابی GPS را برای نظارت بر سلامت بیماران اسکیزوفرنی بررسی کرد و دریافت که تحرک کمتر با شدت علائم منفی بیشتر مرتبط است.
ایمپلنت های مغزی
ایمپلنت هایی که قادر به نظارت و گزارش از راه دور اطلاعات مربوط به شیمی و عملکرد مغز هستند، در آینده نزدیک یک احتمال است. چنین رابطهایی در حال حاضر تحت بررسی مراحل اولیه با استفاده از قطعات چاپ شده سه بعدی هستند.
به عنوان مثال، در مقاله ای توسط هابلت و همکاران. (2021) دستگاه های پرینت سه بعدی دارای یک کانال سیال و حامل الکترودهای متعدد در موش ها کاشته شدند، که هر دو نیمکره مغز را در بر می گرفت تا به عنوان یک رابط عصبی پروتز عمل کند و امکان ضبط سیگنال های الکتریکی در مغز و تشخیص بیومارکرهای دیجیتال روانپزشکی را فراهم می کرد.
اختلالات روانپزشکی می توانند از نظر نحوه بروز علائم بسیار متغیر باشند، هم بین بیمارانی که تشخیص های مشابه دارند و هم به صورت روزانه برای یک بیمار. فنآوریهای سلامت دیجیتال امکان ردیابی مداوم علائم را فراهم میکنند و تجربهی دائمی در حال تکامل بیماران روانپزشکی را بهتر به تصویر میکشند. بنابراین، آنها ممکن است علائم ناشناخته قبلی را در شرایط خاص نشان دهند یا به شناسایی کسانی که دارای اختلالات زمینه ای هستند کمک کنند.
بعلاوه، اگر علائم بیمار که از طریق هر نشانگر زیستی دیجیتالی شناسایی میشوند، با عوامل محیطی یا وضعیتی که باعث بروز علائم روانپزشکی شده است مرتبط باشند، ممکن است بینش بیشتری در مورد محرکهای بیماری ارائه کنند و احتمالاً تشخیص و درمان آینده را به شما اطلاع دهند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0