کد خبر : 182469
تاریخ انتشار : شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۳

جوانی که از فرنگ بازگشت و در پادگان ماندنی شد

جوانی که از فرنگ بازگشت و در پادگان ماندنی شد

معمولا سربازها دوست دارند، خدمت سربازی‌شان زودتر به پایان برسد و از قید و بند پادگان رها شوند اما گاهی انگیزه‌هایی هست که سرباز را حتی بعد از پایان دوره سربازی، در محل خدمت نگه می‌دارد. نمونه چنین سربازانی، جوانی است تئاتری که بعد از تحصیل در دانشگاه ونسن پاریس، در خدمت سربازی خود، امکان

جوانی که از فرنگ بازگشت و در پادگان ماندنی شد

معمولا سربازها دوست دارند، خدمت سربازی‌شان زودتر به پایان برسد و از قید و بند پادگان رها شوند اما گاهی انگیزه‌هایی هست که سرباز را حتی بعد از پایان دوره سربازی، در محل خدمت نگه می‌دارد.

نمونه چنین سربازانی، جوانی است تئاتری که بعد از تحصیل در دانشگاه ونسن پاریس، در خدمت سربازی خود، امکان تازه‌ای کشف کرد؛ اجرای تئاتر با مددجویان مرکز اعتیاد.

مهیار جوادیها از جمله دانش‌آموختگان جوان تئاتر است که امسال هم با نمایش «تناسخ» در سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت و در همین جشنواره تندیس رتبه برگزیده طراحی اجرا (کارگردانی) بخش ایده‌های اجرایی را از آن خود کرد. اما آنچه سبب این گفتگوست، حضور این نمایش در جشنواره نیست بلکه ماهیت کار این جوان تئاتری است.

او که در دانشگاه ونسن پاریس در رشته مطالعات هنرهای نمایشی فارغ‌التحصیل شده است، بعد از بازگشت به کشور برای گذراندن خدمت سربازی در یکی از پادگان‌های تهران مشغول شد.

جوادیها سرباز پلیس مبارزه با مواد مخدر بود و در واحد معاونت اجتماعی (تبلیغات) ستاد مبارزه با مواد مخدر کار خود را آغاز کرد.

او در خلال مستندسازی و عکاسی در این بخش، ایده‌ای به ذهنش رسید و موضوع را با عبدالوهاب حسن‌وند، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ در میان گذاشت.

جوادیها که این مدیر را بسیار خوش‌فکر و همراه توصیف می‌کند، با استقبال گرم او رو به رو شد و از همین جا بود که تصمیم گرفت با مددجویان تئاتر کار کند.

این فعال تئاتر در گفتگو با ایسنا تجربه خود را از خلق و اجرای نمایش «تناسخ» تشریح می‌کند و از آرزوی بزرگ خود برای برگزاری جشنواره سراسری مددجویان می‌گوید.

جوادیها با اشاره به دغدغه‌های اجتماعی خود می‌گوید: رویکرد اجتماعی تئاتر برایم بسیار مهم و جذاب است. در این پروژه هم مسایل اجتماعی زندگی مددجویان بررسی می‌شود.

او ادامه می‌دهد: تمام بیماران کوهی از تجربه هستند و خودشان به یکدیگر یاد می‌دهند. در این پروسه هرگز کسی را نصیحت نمی‌کنم بلکه یک گوش بزرگ هستم برای شنیدن همه حرف‌های آنان.

این کارگردان جوان که به تجربه زیستی انسان‌ها باور دارد، اضافه می‌کند: همه تلاشم این است که بتوانم واقعیت موجود را لمس کنم . حتی درس خواندن در فرانسه آنقدر برایم مهم نبود که قدم زدن در کنار رود سن. در این شکل از کار مدام در حال تجربه‌اندوزی هستم. این ماجرا سود مالی برایم ندارد ولی تجربه‌های بسیار ارزشندی برایم می‌سازد که از آنها می‌توانم در خلق پرسوناژهای گوناگون بهره ببرم. بنابراین یک سود دو طرفه است و هر دو به یکدیگر کمک می‌کنیم.

او که آخرین بار حدود 9 سال پیش نمایشی محیطی را اجرا کرده و بیشتر بر تئاتر در سالن تمرکز داشته است، درباره اجرای خود در جشنواره تئاتر فجر ادامه می‌دهد: با دیدن فراخوان جشنواره این ایده به ذهنم رسید که نمایشی را با مددجویان مرکز کار کنم. وقتی موضوع را  با مسئولان مرکز مطرح کردم، خیلی کمک کردند و با یاری دوستانم، احسان بدخشان و بهنود بهلولی، ایده‌پردازی کار را آغاز کردیم.

مهیار جوادیها و دریافت تندیس جشنواره تئاتر فجر

جوادیها می‌افزاید: برایم مهم بود که تماشاگر چقدر می‌تواند خود را به جای مددجویانی بگذارد که همه محبوس هستند و اینکه مخاطب چقدر می‌تواند با مددجویان که تعداد زیادی از آنان معتادان متهاجر (کارتن خواب) هستند، همراه شود. ما از تماشاگران می‌پرسیدیم آیا تمایل دارند به جای این مددجو، بر سر مزار پدرش بروند یا به جای او از بستنی فروشی سر کوچه یک بستنی بخرند یا به مادرش سری بزنند، یا املت درست کنند و …

این کارگردان با ارایه توضیحاتی درباره شیوه اجرای نمایش «تناسخ» می‌گوید: قدم اول درد دل کردن  و خاطره گویی میان مددجو و تماشاگر بود. شیوه اجرای ما گفتگو به صورت ویدیو کال است در کنار آن ویدیوهایی پخش می‌شد که ساختاری شبیه مستند داشت به طوری که تماشاگر در میانه صحبت‌ها، نظاره‌گر این تصاویر مستند بود.

کارگردان نمایش «… و همیشه پاییز» تاکید می‌کند: ترک اعتیاد خیلی آسان‌تر از جلب اعتماد جامعه است. به همین دلیل بسیاری از مددجویان بعد از ترک اعتیاد ترجیح می‌دهند در همان مرکز مشغول به کار شوند چون مواجهه با آدم‌های بیرون، برایشان دشوار است. جالب است بدانید در میان مددجویان حتی کسی داریم که دانش‌آموخته تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی است ولی حتی قشر روشنفکر هم به مددجویان اعتماد نمی‌کند.

جوادیها با اشاره به تجربه شخصی خودش از اجرای نمایش «تناسخ» ادامه می‌دهد: در چند اجرایی که داشتم، بعد از دو ساعت و نیم صحبت، تازه تماشاگر سپرش را کنار می‌گذارد و با آغوش باز به سمت گفتگو می‌رود. حتی یک جاهایی تماشاگر از اجرا جدا می‌شد و می‌خواست گفتگوی خود را با مددجو ادامه بدهد.

او درباره ادامه ساخت چنین نمایش‌هایی می‌گوید: یکی از مشکلات ما راه دور مرکز و اینترنت کم سرعت آنجاست. البته قول‌های امیدبخشی داده‌اند که اگر عملی شود، اتفاقات خوبی رخ می‌دهد.

جوادیها اضافه می‌کند: یکی از کارهای بزرگی که در مرکز انجام شد، تبدیل یکی از سالن‌های هواخوری به سالن تئاتر است و در پی این اقدام، ماهی یک اجرا برای مددجویان داریم.

او در پایان از یکی از آرزوهای بزرگ خود سخن می‌گوید: آرزوی بزرگ من برگزاری جشنواره تئاتر مددجویان است در سطح همه مراکز ترک اعتیاد. رویکرد ما همان تئاتر ستمدیدگان آگوستوبوال (هنرمند شهیر برزیل) است و همینطور تئاتر درمانی. در این اجرا تماشاگر و بازیگر هر دو مددجو هستند و تجربه‌های فعلی ما نشان داده این رویکرد واقعا اثرگذار است.

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها