کد خبر : 181217
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۷

درمان افسردگی بدون عوارض جانبی بوسیله اسکن مغز

درمان افسردگی بدون عوارض جانبی بوسیله اسکن مغز

تخمین زده می‌شود ۱۲۰ میلیون نفر در جهان دچار افسردگی باشند و با این حساب می‌توان گفت افسردگی متداول‌ترین اختلال روانپزشکی در میان بزرگسالان است. به گزارش ایسنا و به نقل از ادونسدساینس، درمان‌هایی مثل روان درمانی(گفتار درمانی)، داروهای ضد افسردگی و حتی درمان با الکتروشوک در دسترس و تا حدودی موثرند اما بر روی تعداد قابل توجهی

درمان افسردگی بدون عوارض جانبی بوسیله اسکن مغز

تخمین زده می‌شود ۱۲۰ میلیون نفر در جهان دچار افسردگی باشند و با این حساب می‌توان گفت افسردگی متداول‌ترین اختلال روانپزشکی در میان بزرگسالان است.

به گزارش ایسنا و به نقل از ادونسدساینس، درمان‌هایی مثل روان درمانی(گفتار درمانی)، داروهای ضد افسردگی و حتی درمان با الکتروشوک در دسترس و تا حدودی موثرند اما بر روی تعداد قابل توجهی از بیماران اثر ندارند. علاوه بر آن این درمان‌ها معمولا با عوارض جانبی خفیف تا شدید همراه هستند، مانند خستگی، حالت تهوع، بی‌اشتهایی، از بین رفتن میل جنسی و بی‌خوابی در نتیجه بهبود نتایج ناشی از درمان و ایجاد ابزاری جدید برای افزایش درمان‌های ضدافسردگی موضوع مهمی است.

تحریک مغناطیسی مداوم مغز که با نام اختصاری “rTMS” نیز شناخته می‌شود روشی است که به محققان اجازه می‌دهد تا به صورت مصنوعی و غیرتهاجمی مغز انسان را تحریک کنند. برای این کار از یک سیم پیچ به شکل عدد 8 انگلیسی استفاده می‌شود تا میدان مغناطیسی ضربان‌داری تولید شود. سپس میدان الکتریکی عمودی ایجاد می‌شود که اگر به سمت مغز هدایت شود می‌تواند باعث تغییر عملکرد منطقه‌ی مورد نظر گردد.

این موضوع محققان را به فکر فرو برد: آیا می‌توان از این روش برای درمان مشکلات روانپزشکی مانند افسردگی استفاده کرد؟ قسمتی از مغز به نام قشر خلفی‌جانبی پیش‌پیشانی که مسئول تنظیم احساسات است در بیماران مبتلا به افسردگی کم‌کار است، تحریک این بخش به وسیله‌ی آرتی‌ام‌اس(rTMS)  می‌تواند باعث فعالیت طبیعی این بخش شده و به بیماران کمک کند.

مطالعات بالینی و تحقیقاتی نشان داده که در حقیقت درمان این منطقه از مغز به وسیله‌ی روش آرتی‌ام‌اس باعث کاهش ۳۰ درصدی علائم افسردگی می‌شود. اگرچه شاید این میزان برای آرتی‌ام‌اس رقم چشمگیری نباشد اما تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی‌ می‌گذارد، بدون اینکه عوارضی داشته باشد.

بررسی امکان افزایش اثرگذاری روش آرتی‌ام‌اس بسیار مهم است، زیرا این درمان می‌تواند برای بسیاری از بیمارانی که روش‌های درمانی دیگر برایشان موثر نبوده مانند روان‌درمانی و دارودرمانی موثر باشد.

شخصی‌سازی درمان‌ها برای بهبود نتیجه

همانطور که علم اعصاب در حال رشد است دانش ما در مورد اختلالات خلقی نیز رشد می‌کند. دانشمندان به جای آن‌ که منتظر گزارش‌هایی در مورد علائم بیماری بمانند مستقیما مغز را برای یافتن پاسخ‌هایشان بررسی می‌کنند.

مطالعات تصویربرداری مغز که شامل دهها هزار بیمار افسرده می‌شود، الگوریتم‌های یادگیری ماشین را برای تشخیص نشانه‌های رایج مغز آماده کرده تا بتواند بیماران را بر اساس مغزشان دسته‌بندی کند. این روش باعث آشکار شدن زیرمجموعه‌های متفاوت افسردگی شده که هر کدام اختلالات و ناهنجاری‌های مغزی خاص خود را دارند. اطلاعات به دست آمده بسیار مهم هستند برای مثال اگر بیماری اختلالات مغزی متفاوتی از خود نشان دهد در آن صورت درمان‌های هدفمند مثل تحریک قشر مغز کمکی نخواهد کرد. درمان منحصر به فرد هر شخص می‌تواند تاثیر بالینی را به شدت افزایش دهد.

ترکیب تصویربرداری مغزی و آرتی‌ام‌اس

این چالش‌ها را می‌توان با ترکیب دو درمان آرتی‌ام‌اس و تصویربرداری مغزی مانند تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی یا اف‌ام‌آرآی(fMRI) حل کرد. در اف‌ام‌آرآی فعالیت مغز به صورت غیر مستقیم توسط اندازه‌گیری اکسیژن‌رسانی خون و جریان آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. با فعال شدن قسمتی از مغز تقاضای آن برای اکسیژن بیشتر می‌شود. این تقاضا با افزایش جریان خون در آن منطقه پاسخ داده می‌شود. با این‌ حال ترکیب این دو روش کار راحتی نیست زیرا هر دوی آن‌ها از میدان مغناطیسی قوی استفاده می‌کنند که ممکن است با یکدیگر تداخل پیدا کنند. همان طور که یک آهن‌ربا بر آهن‌ربای دیگر اثر می‌گذارد استفاده از آرتی‌ام‌اس و اف‌ام‌آرآی بدون انجام اقدامات احتیاطی ممکن است به تعاملات ناخواسته بین آن‌ها بیانجامد و در نتیجه باعث بی استفاده شدن داده‌های به دست آمده شود.

در تحقیقاتی که به تازگی در “وایرز”(WIREs Cognitive Science) منتشر شده است دکتر دزموند اوتس(Desmond Oathes) و همکارانش از دانشگاه پنسیلوانیا گزارشی درمورد روش‌های فعلی برای مقابله با این مشکل ارائه داده‌اند.

یک راه حل ساده آن است که از این دو روش به طور جداگانه استفاده شود تا ترکیب آن‌ها باعث اختلال نشود. برای مثال محققان می‌توانند از اف‌ام‌آرآی و آرتی‌ام‌اس برای مشاهده‌ی فعالیت مغز قبل و بعد از درمان به دنبال هم استفاده کنند. چنین مطالعاتی پیش از این نیز انجام شده و به درک ما از عملکرد آرتی‌ام‌اس کمک چشم‌گیری کرده است. محققان همچنین دریافتند که بررسی فعالیت مناطق هدف در مغز پیش از شروع درمان آرتی‌ام‌اس می‌تواند احتمال موفقیت یا عدم موفیت درمان را پیش‌بینی کند.

استفاده از روش آرتی‌ام‌اس در مناطقی از مغز که فعالیت خود را با قشر قدامی سابجینال(sgACC) مغز هماهنگ می‌کند می‌تواند باعث نتایج درمانی بهتری شود. این موضوع قابل توجه است زیرا این بخش از مغز نقش مهمی در تنظیم احساسات دارد و همچنین بر روی افسردگی تاثیر می‌گذارد. این یافته‌ها نشان می‌دهد که تاثیر روش آرتی‌ام‌اس فقط بر روی بخش مورد هدف قرار گفته نیست. این موضوع منطقی است زیرا مغز یک سیستم‌عصبی پیچیده است و تحریک یک مکان می‌تواند باعث ایجاد تغییر در مناطق دور اما متصل بهم شود. انتخاب مناطق مربوط به قشر قدامی در هر بیمار می‌تواند پاسخ نتیجه‌ی بهتر درمانی شود.

به امید درمان‌های موثرتر

برای تایید این موضوع باید روش آرتی‌ام‌اس باید در حالی انجام شود که اسکن ام‌آرآی(MRI) از مغز گرفته می‌شود. این کار به پزشکان این امکان را می‌دهد تا تاثیرات فوری و پایدار تحریکات مناطق مغز و مناطق مربوط به آن مثل قشرقدامی را مشاهده کنند.

دوره‌های کوتاه مدت آرتی‌ام‌اس درون دستگاه اسکن می‌تواند به درک چگونگی انتشار تحریکات و رسیدن آن به قشر قدامی و نحوه‌ی تاثیر آن بر عملکرد این منطقه کمک کند. این موضوع به محققان اجازه می‌دهد تا به سرعت مناطق مطلوب درمانی در هر بیمار را براساس توانایی آن مناطق بر اثرگذاری روی قشر قدامی یا سایر مناطق مربوط به افسردگی پیدا کنند. اگرچه این روش چالش‌برانگیز است اما در حال حاضر از آن در “مرکز مدولاسیون عصبی در افسردگی و استرس” در دانشگاه پنسیلوانیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. آن‌ها از سیم‌پیچ‌های سازگار با دستگاه ام‌ارآی استفاده می‌کنند. این ترکیبات فرومغناطیسی از ایجاد خرابی در تصاویر مغزی جلوگیری می‌کنند.

بیماران ابتدا اسکن اف‌ام‌آرآی انجام می‌دهند تا مناطق هدف برای انجام ‌آرتی‌ام‌اس مشخص شود. سپس از بیرون و درون دستگاه اسکن تحت درمان ‌آرتی‌ام‌اس قرار می‌گیرند تا تاثیرگذاری این اهداف مشخص شود.

روش‌های جدید در حال توسعه است تا درمان‌های فردی را افزایش یابد. با توجه به پیشرفت‌های حال حاضر در زمینه‌ی نوروفیدبک(neurofeedback) در ایجاد تصاویری از فعالیت‌های مغز و یادگیری ماشین اکنون می‌توان فعالیت‌های مغز را در لحظه اندازه‌گیری کرد و پارامترهای تحریکات آرتی‌ام‌اس مانند فرکانس و طول‌موج را با آن تطبیق داد تا پاسخ درمانی بهتری دریافت شود.

ترکیب دو روش آرتی‌ام‌اس و عکسبرداری از مغز کلید رسیدن به درمان‌های اثرگذارتر است. علاوه بر آن روش‌های تحریک مغز در حال گسترش است و روش‌های دیگری مثل تحریک جریان مستقیم درون‌جمجمه‌ای یا امواج متمرکز ماورای‌صوت بیشتر در دسترس قرار می‌گیرند. هر یک از این روش‌ها را می‌توان با اف‌ام‌آرآی یا اشکال دیگری از تصویربرداری مغز ترکیب کرد تا اطلاعاتی دقیق‌تر برای رسیدن به گزینه‌های درمانی بهتر به دست بیاید.

روش‌های مدولاسیون عصبی نقش مهمی در درمان اختلالات خلقی دارند و برای آن‌که به حداکثر توان خود برسند نیاز است طراحی‌های خلاقانه‌ی دیگری ایجاد شود.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها